چگونه بعضی استرسها میتوانند برایمان مفید باشند؟
چگونه بعضی استرسها میتوانند برایمان مفید باشند؟
چگونه بعضی استرسها میتوانند برایمان مفید باشند؟
سترس و اضطراب اغلب به عنوان نوعی احساس منحصراً منفی شناخته میشود: کارهای روی هم انبار شده و مشکلات خانوادگی و برنامهی کاری شلوغ ما را تحت فشار قرار میدهند و از نفس میاندازند.
کتلین گانسرت، استاد روانشناسی دانشگاه آمریکا اظهار میکند: زمانی مردم مضطرب میشوند که احساس کنند کارها و وظایفی که باید انجام دهند از میزان وقت و توانایی آنها بیشتر است.
روانشناسان دو نوع مختلف اضطراب را شناسایی کردهاند: استرس خوب و بد. استرس بد همان اضطراب منفی است که باعث ایجاد حس پریشانی و تسلیم میشود. اما استرس خوب نوعی اضطراب مثبت است که باعث فعالیت و سازندگی میشود.
استرس مزمن
در واقع پاسخی روانی یا فیزیولوژیکی به یک واقعهی استرسزای درونی یا بیرونی است که به طول میانجامد و طبق نظر انجمن روانشناسان آمریکا با تغذیهی ناسالم، مشکلات پوستی، سایز مغزی کوچک و به احتمال زیاد بیماریهای مزمن دیگر در ارتباط است.
با این وجود متخصصان باور دارند که در مقادیر کمتر، اضطراب میتواند تاثیرات مثبتی داشته باشد. در سال ۲۰۱۳ موسسهی تشخیص بیماریهای اعصاب و روان نتایج تحقیقاتی را منتشر کرد که بیان میکنند: در واقع سطح معقول و قابل کنترلی از استرس روزانه -که همان استرس مثبت در نظر گرفته میشود- میتواند از بدن در مقابل آسیبهایی که با افزایش سن و در اثر ابتلا به بیماریهای مختلف ایجاد میشود، محافظت کند.
حال میخواهیم در مورد چند جنبهی غیرمنتظرهی داشتن کمی استرس صحبت کنیم.
استرس مثبت باعث افزایش انگیزه میشود
در حالی که استرس زیاد انگیزهی افراد را کاهش میدهد و به آنها فشار روحی وارد میکند؛ داشتن مقدار کمی استرس میتواند مفید واقع شود! به خصوص وقتی میخواهید کاری را شروع کنید.
به طور مثال وقتی که اضطراب دارید کارتان را سر موعد تمام کنید؛ باعث میشود بیشتر تمرکز کنید، زیرا وقتتان در حال اتمام است.
گانسرت میگوید: مقادیر متعادلی از استرس میتواند انگیزهی افراد را افزایش دهد. همهی ما این تجربه را داشتیم که بگوییم باید فلان کار و بسان کار را انجام دهیم، اما انگیزهی کافی برای انجام آن را نداشته باشیم. اما درست به محض آن که احساس کنیم وقتمان در حال اتمام است، دچار استرس میشویم و انگیزهی لازم را پیدا میکنیم و تمام کارها را در کوتاهترین زمان ممکن انجام میدهیم!
اضطراب از شما فرد سرسختی میسازد و موجب رشد و پرورش شما میشود
پیتر ویتالیانو، استاد علوم رفتاری و روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی واشنگتن میگوید: با این که اضطراب نوعی فشار عصبی وارد میکند؛ اما میتواند افراد را مجبور کند که مشکلاتشان را حل کنند و در نهایت مهارت و اعتماد به نفسی به دست آورند که برای تجربیات آیندهی آنها مفید است. با افزایش روحیهی مبارزهطلبی و اعتماد به نفس افراد کمتر میترسند و بهتر میتوانند موقعیتهاس مختلف را کنترل و مدیریت کنند.
آلیسون بروالد، کارشناس بالینی امور اجتماعی در شهر نیویورک میگوید: استفاده از اضطراب برای مواجهه با ترسهایتان موجب میشود به جای اجتناب از چالشها، آنها را حل کنید. بعد از رویارویی با ترسهای خود، احساس میکنید در آینده بهتر میتوانید از پس آن برآیید. چرا که قبلاً آن را تجربه کردهاید.
استرس میتواند دوستی و محبت را ترویج کند
یکی از غافلگیر کنندهترین مزایای استرس این است که به ایجاد روابط میان فردی کمک میکند که کلید سلامتی همگانی محسوب میشود. گانسرت میگوید: روابط اجتماعی یکی از بهترین عوامل حفاظتی در برابر بیماریهای جسمی و روحی میباشد.
وقتی افراد احساس میکنند از سمت دیگری دوست داشته و درک میشوند؛ کمتر احساس انزوا و تنهایی میکنند.
به طور مثال گروههای حمایتی بهترین مکان برای افرادی است که در مورد استرس و اضطراب خود با یکدیگر صحبت میکنند که باعث ایجاد همدردی و در عوض هورمونهای مثبتاندیشی میشود. ویتالیانو میگوید: با درددل کردن افراد احساس بهتری پیدا میکنند، زیرا بهتر میتوانند مشکلات یکدیگر را درک کنند و به احساسات خود اعتبار ببخشند و از تجربیات منفی خود، مفاهیم مثبت خلق کنند.
صحبت کردن با خانواده و دوستان باعث ایجاد و تقویت روابط نیز میشود. گانسرت میگوید: اگر در مواقع سخت زندگی از یکدیگر حمایت نمیکردیم، بسیاری از روابط صمیمی دوستانه یا خانوادگی ما شکل دیگری داشتند.
استرس بخشی از یک زندگی معنادار است
زندگی بدون استرس لزوماً زندگی بهتری نیست. به طور مثال دانشجویی را در نظر بگیرید که به تازگی فارغالتحصیل شده است. روند استخدام شغلی بسیار رقابتی و دورهی کارآموزی چالش برانگیز است. از طرفی بعد از فارغالتحصیلی به کار بردن اطلاعات آکادمیکی که فرد در دانشگاه خوانده است در شغلی که در آن مشغول به کار است؛ به نوعی پروسهی یادگیری نیاز دارد.
اما در نهایت فرد مهارت یا موفقیتی کسب میکند که میتواند به آن افتخار کند. گانسرت میگوید: رسیدن به چیزهایی که به آنها افتخار میکنیم یا به زندگی ما معنا میبخشند، بسیار دشوار است. [پس طبیعی است که در مورد آنها استرس داشته باشیم.]اگر بخواهیم استرس را از بین ببریم، مثل این است که معنای زندگی خود را از بین برده باشیم.
چند توصیه برای مدیریت استرس و بهرهبرداری از آن
بر روی قصد و نیت خود تمرکز کنید
وقتی بتوانید احساسات خود را به جای منفی در جهت مثبت سوق دهید، رفتارتان نیز تغییر میکند. از قوهی تخیل خود استفاده کنید. به طور مثال تصور کنید چطور میتوانید فلان کار را به انجام برسانید یا مهارتی را کسب کنید. سپس بر روی حس مثبتی که میخواهید در این جریان داشته باشید تمرکز کنید و هر وقت دچار استرس شدید، به جای غرق شدن در نگرانی، آن احساس مثبت را تمرین کنید.
توقعات واقعگرایانه داشته باشید
در دنیایی زندگی میکنیم که هر روز در جستجوی چیزهای بزرگتر و بهتر هستیم. بیشتر افراد فکر میکنند اگر شغل بهتری پیدا کنند یا شریک عاطفی بهتری داشته باشند، کمتر احساس استرس میکنند. در واقع آرامش واقعی زمانی حاصل میشود که شکرگزار داشتههای فعلی خود باشیم و از زندگی و حال خود لذت ببریم. دوری از کمالطلبی میزان اضطراب را به طرز چشمگیری کاهش میدهد.
برای خود محرم اسرار پیدا کنید!
گاهی لازم است شخصی خارج از گود به ما گوشزد کند که اضطراب خود را کنترل کنیم. بعضی متخصصان داشتن چنین همراهی را در کاهش میزان اضطراب موثر میدانند و بعضی افراد در چنین مواقعی به مشاور مراجعه میکنند.
نگرانیهایتان را بنویسید
دفتری تهیه کنید و یک ماه به طور منظم افکار و احساسات خود را در آن یادداشت کنید. سپس یادداشتهای خود را بخوانید و سطح شادی و استرس خود را در طول یک ماه بررسی کنید. این کار باعث میشود از وضعیت روحی خود بهتر آگاه شوید و رفته رفته با نوشتن افکار خود، استرس کمتری را احساس کنید.
از خود مراقبتی را تمرین کنید
به خودتان عشق بورزید و غذای سالم بخورید. مدیتیشن راهی متداول برای کاهش استرس محسوب میشود. ورزش نیز در کاهش اضطراب بسیار موثر است. یک ربع تمرین مدیتیشن و سی دقیقه پیادهروی در روز تاثیر چشمگیری در کاهش استرس دارد.
دیدگاه ذهنی خود را تغییر دهید
بزرگترین اشتباه ما در مورد استرس این است که آن را نوعی دشمن میپنداریم و سعی میکنیم با آن مبارزه کنیم؛ و با این کار باعث تشدید استرس میشویم.
به جای حذف استرس باید سعی کنیم آن را بپذیریم و در کنار آن افکار مثبت را در ذهن و قلب خود پرورش دهیم. تمام مسائل به این جا ختم میشود که یاد بگیریم در مقابل عوامل منفی و استرسزای زندگی، از هر دو نظر ذهنی و عاطفی واکنش مثبت نشان دهیم.