پدر و مادر واقعی شیما درخواست قصاص کردند
پدر و مادر واقعی دختر نوجوانی که بهدست پیرمرد مسافربر به قتل رسیده با مراجعه به دادسرای جنایی تهران درخواست قصاص قاتل دخترشان را مطرح کردند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این دختر 15 ساله که شیما نام داشت روز 26 مرداد سال گذشته ناپدید شد.
مردی که خود را پدر شیما معرفی میکرد با مراجعه به پلیس خبر ناپدید شدن او را گزارش کرد و گفت: دخترم از خانه قهر کرده و به تلفنهایمان جواب نمیدهد، نگران سرنوشتش هستیم.
با شروع تحقیقات پلیسی، رد این دختر نوجوان در محدوده پارکینگ بیهقی تهران شناسایی و در بازبینی دوربینهای مداربسته مشخص شد وی سوار خودروی پژو پرشیای سفید رنگ یک پیرمرد شده است.
پس از کارهای اطلاعاتی زیاد هویت مالک خودرو بهنام بهلول شناسایی شد. وقتی مأموران به سراغ وی رفتند بهلول نخست مدعی شد اصلاً این دختر را نمیشناسد و او را ندیده است. اما مدتی بعد گفت که او را بهعنوان مسافر سوار خودرو کرده و به شرق تهران برده است بدین ترتیب وی آزاد شد.
اما در ادامه تحقیقات سرنخها نشان میداد که بهلول در ناپدید شدن شیما نقش داشته و شب حادثه او را به خانه خود برده است.
بنابراین چند ماه بعد مرد میانسال بازداشت شد. او چند روز بعد از بازداشت در حالی که تناقض گوییهای بسیاری داشت اما سرانجام به قتل اعتراف کرد و گفت که شب حادثه وقتی این دختر تنها را در ترمینال دیده او را به خانهاش برده و مدتی نیز وی در آنجا بوده است اما یک شب با او دعوا کرده و بهخاطر عصبانیت با شال گردن شیما را خفه کرده و جسدش را در باغچه خانه پیرزنی که صاحبخانهاش بوده، دفن کرده است. تیم جنایی روز 15 آذر 99 راهی خانه پیرزن شده و جسد شیما پس از حدود یک سال از مرگش در حیاط خانه کشف شد.
پس از این جنایت در حالی که پدر و مادر شیما خواهان قصاص قاتل بودند بازپرس پرونده در ادامه تحقیقات متوجه شد شیما فرزند واقعی این زوج میانسال نبوده است بنابراین آنها نمیتوانستند برای متهم درخواست قصاص کنند. این زوج مدعی شدند وقتی شیما نوزاد بوده او را از خانوادهاش به فرزندی گرفتهاند.
با مشخص شدن این موضوع تحقیقات برای شناسایی خانواده اصلی شیما ادامه یافت و درنهایت خانواده او شناسایی شدند و به دادسرای امور جنایی تهران رفتند. خانواده شیما در تحقیقات عنوان کردند: ما فرزندان زیادی داشتیم و از آنجایی که وضع مالی خوبی نداشتیم، شیما را به خانوادهای که از قبل میشناختیم و مورد تأیید ما بودند اما بچه دار نمیشدند، سپردیم.
اوایل گهگاه به دخترمان سر میزدیم تا مطمئن شویم این خانواده از دخترمان خوب مراقبت میکنند بعد از مدتی هم دیگر سراغش نرفتیم تا اینکه چند هفته قبل زوجی که دخترمان را به فرزندی گرفته بودند به خانه ما آمدند و خبر قتل شیما را دادند. الان هم به اینجا آمدهایم تا برای قاتل دخترمان درخواست قصاص کنیم.
با اظهارات این خانواده به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران، آنها برای انجام آزمایش دی ان ای و تأیید این موضوع که خانواده واقعی شیما هستند به پزشکی قانونی معرفی شدند.