سینمای جهان

وارونه‌نمایی قزاقی از کورشِ هخامنشی

وارونه‌نمایی قزاقی از کورشِ هخامنشی

وارونه‌نمایی قزاقی از کورشِ هخامنشی

«قزاقستان» فیلمی ساخته است درباره‌ی «تومریس»، ملکه‌ی «ماساگتها»، با این مضمون که تومریس که به روایتِ قزاقها ملکه‌ی آنها بوده! از ستمِ ایرانیان به ستوه می‌آید و شورش می‌کند و با پیروزی بر هخامنشیان موفق به کشتنِ کورشِ بزرگ می‌شود.
تومریس یکی از پرخرج‌ترین فیلمهای تاریخِ قزاقستان است که گویا بیش از ۱۵۰ بازیگر دارد و برای آن بیش از هزار دست لباس دوخته شده که ۲۰ دستِ‌ آن نیز ازآنِ بازیگرِ نقش تومریس است. همچنین برای این فیلم حدودِ ده هزار سلاحِ سرد ساخته شده که نشان می‌دهد با یکی از پروژه‌های پرهزینه‌ی تاریخِ آن کشور در راستای هویت‌سازی برای ملتِ قزاق روبه‌رو هستیم؛ ملتی که پس از ساخت فیلمِ «بُرات» (Borat) درباره‌ی روحیات و خلق‌وخوی ملیِ آنان و سپس پخشِ گسترده‌ی جهانیِ آن به شدت احساسِ تحقیر و خلأ هویتی می‌کرد، این‌بار خود دست به کار شده تا به هر ضرب و زور و جعلی هم که شده نشان دهد از تاریخی دیرینه و شکوهمند در آن خطه از جهان برخوردار است!

گفتنی است که نقشِ تومریس را که از میانِ ۱۵ هزار نامزدِ این نقش انتخاب شده است «المیرا تورسین» بازی می‌‌کند و نقشِ کورشِ بزرگ را یک عربِ سوری به نامِ «غسان مسعود»! سازندگانِ تومریس نیز یکی «آکان ساتایف» است که از سوی داوران جشنواره‌ی فیلم فجر سیمرغ بلورین نیز گرفته و یکی دیگر هم دخترِ نخستین رئیس‌جمهور قزاقستان، «آلیا نظربایوا» است که بسیاری در قزاقستان بر این باورند که از راه رانت و فسادِ مالی به موفقیتِ تجاری دست یافته است.

قزاقستان، سرزمینِ باستانیِ سکاهای ایرانی‌تبار

قزاقستان کشوری است ۲۸ ساله در آسیای میانه که اکنون بیشتر جمعیت آن قزاق‌اند. قزاقها به زبانِ قزاقی سخن می‌گویند که زبانی است از زیرگروهِ شرقیِ زبانهای ترکی‌تبار که خود زیرشاخه‌ی زبانهای آلتایی است.

این سرزمینی که امروزه قزاقستان خوانده می‌شود، در روزگاری نه چندان دور، زیستگاهِ مردمانی ایرانی‌تبار به نامِ «سکا» بود. تفاوت سکاها با هم‌تبارانِ ایرانی خود در فلات ایران در این بود که آنان نه یکجانشین و متمدن که کوچگرد بودند و نیز زردشتی نشدند و به ایزدانِ کهنِ آریایی باورمند ماندند.

سکاها را دانشمندان با تیره‌هایی گوناگون، همچون آلانها و ماساگتها، می‌شناسند که این تیره‌های مختلف از سین‌کیانگِ چین و دریاچه‌ی خوارزم تا رودِ دانوب در قلبِ اروپا پراکنده بودند، هر چند بیشتر در شرق و غربِ دریای کاسپین زندگی می‌کردند.

تومریس کیست و هرودت درباره‌ی او چه گفته است؟

چنان‌که گفته شد، ماساگتها، بنا بر نظر دانشمندان و مورخان، تیره‌ای از سکاها بودند که مردمانی ایرانی‌تبارند و پیوندی با قزاقها و ترکها، چنان‌که این فیلم در پی به تصویر کشیدنِ آن است، ندارند.

هرودت که یکی از مورخان داستان‌پردازِ یونان باستان است درباره‌ی تومریس و نبردش با کورش بزرگ گزارشی داده است که آن گزارش با دیگر منابع تاریخی همخوانی ندارد. برای نمونه، گزنفون، فلیسوف و مورخِ یونانی و از شاگردان سقراط، می‌گوید که کورش بزرگ در بستر درگذشت و به پسرانش اندرزهای اخلاقی داد. کتزیاس، دیگر تاریخ‌نگار و پزشک یونانی، می‌گوید که کورشِ بزرگ از زخمی در ران درگذشت.

به هر روی، داستان تخیلی هرودت از کشته‌شدن کورشِ بزرگ چنین است که آن را از کتاب یکمِ تاریخ هرودت، بندهای ۲۰۳ تا ۲۱۶، با ترجمه‌ی استادِ زنده‌یاد مرتضی ثاقب‌فر مرور می‌کنیم.

هرودت می‌نویسد: «کاسپین دریایی جدا است … در سوی خاور آن دشت پهناوری قرار دارد که تا چشم کار می‌کند بی‌پایان است. بخش اعظم این دشت به ماساگتها تعلق دارد که کورش قصد حمله به آنان را داشت … در این زمان زنی پس از مرگ شوهر ملکه‌ی ماساگتها شده بود که تومریس نام داشت … کورش، بزرگان ایران را فراخواند و مجلسی ترتیب داد و پس از شرحِ وضعیت نظرِ آنان را پرسید. … کرزوس، پادشاه پیشین لودیا، به کورش گفت: … ماساگتها از خوشیهای زندگی ایرانیان بی‌خبرند و هرگز مزه‌ی فراوانی و رفاه را نچشیده‌اند. پس بهتر است در آن جا گاو و گوسفند بسیاری بکشیم و کباب و شراب فراوانی فراهم سازیم … ماساگتها با دیدن آن‌همه چیزهای خوب با ولعِ فراوان به خوردن و نوشیدن خواهند پرداخت و آن‌گاه بر ماست تا دلاوری خود را نشان دهیم.»

کورش این پیشنهاد را پذیرفت و آن نقشه را پیاده کرد و از این راه پسر تومریس که اسپارگاپسیس نام داشت اسیر کرد. هرودت در ادامه می‌گوید: «اسپارگاپسیس، پسرِ ملکه، همین که مستی از سرش پرید و به شوربختیِ خود پی برد از کورش خواهش کرد بند از او برگیرند و کورش پذیرفت. به محض آن‌که دستهایش آزاد شد درجا خود را کشت.» پس از چندی، نبردی سهمگین درگرفت که در آن نبرد بر پایه‌ی داستان هرودت ایرانیان از ماساگتها شکست خوردند و بسیاری از ایرانیان از جمله کورش بزرگ کشته شدند که تومریس جسد کورش بزرگ را یافت و سر را از تن جدا کرد و به جسد اهانت کرد. هرودوت در ادامه درباره‌ی آداب ماساگتها می‌گوید که زنان را متعلق به همگان می‌دانند و پیرانِ خود را همچون حیوانات قربانی می‌کنند و می‌خورند.

به هر روی، روشن است نه ماساگتها قزاق یا ترک بوده‌اند و نه تومریس ملکه‌ی قزاقها یا ترکها. همچنین، داستانِ کشته‌شدن کورش بزرگ به دست تومریس ساخت ذهن خیال‌پرداز هرودت است و در دیگر منابع تاریخی هیچ ذکری از آن نشده است و بر پایه‌ی نظر مورخان، کورش بزرگ در نبردهای خود با ماساگتها همواره پیروز بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا