این ویژگی شخصیتی جانتان را زودتر میگیرد!
روانرنجوری (نوروتیسیزم) یک ویژگی شخصیتی است که با بیثباتی عاطفی و گرایش به احساسات منفی مانند اضطراب، ترس و تنهایی مشخص میشود. افراد دارای این ویژگی شخصیتی به موقعیتهای استرسزا واکنش شدیدی نشان میدهند و ممکن است اوضاع عادی را تهدیدآمیز و ناکامیهای کوچک را بسیار ناامیدکننده تلقی کنند.
این بررسی بر مبنای دادههای حدود نیم میلیون نفر بهدستآمده از بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا که یافتههای آن در «ژورنال اختلالات عاطفی» منتشر شده است، نشان میدهد که افراد با میزانهای بالاتر روانرنجوری در معرض خطر بیشتری برای مرگ زودرس به دلایل مختلف هستند.
علاوه بر این، روان رنجوری یک ویژگی شخصیتی است که از اجزای مختلفی از جمله احساس تنهایی، اضطراب و تحریکپذیری تشکیل شده است و هر کدام این مولفهها میتوانند اثرات متفاوتی بر پیامدهای سلامت داشته باشند
افزایش خطر ۱۰ درصدی مرگ زودرس
شرکت کنندگان در این بررسی در آغاز بین ۳۸ تا ۷۳ سال سن داشتند و به طور متوسط ۱۳.۴ سال تحت نظر بودند. در این مدت بیش از ۴۳۰۰۰ شرکت کننده جان خود را از دست دادند. پژوهشگران دادههای مربوط بهاین پژوهشگران را با سوابق ملی مرگ مرتبط کردند تا دلایل مرگ از جمله سرطان، بیماری قلبی، بیماری تنفسی و خودآزاری عمدی را مشخص کنند.
یافتههای این بررسی نشان داد که میزان بالاتر روانرنجوری با افزایش ۱۰ درصدی خطر مرگ به هر دلیلی در طول دوره پیگیری همراهی دارد. هنگامی که این پژوهشگران علل خاص مرگ را مورد نظر قرار دادند، دریافتند که روان رنجوری با طیف وسیعی علل مرگومیر از جمله بیماریهای تنفسی و گوارشی، آسیب به خود عمدی، و بیماریهای قلبی-عروقی مرتبط است. اما میزان همبستگی بر حسب علت مرگ متفاوت بود. به عنوان مثال، روانرنجوری با مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی و آسیب رساندن به خود ارتباط قویتری داشت تا مرگ ناشی از سرطان.
یافتهها همچنین نشان داد که گرایش به احساس اندوه، تنش یا تنهایی به عنوان یکی از مولفههای روانرنجوری میتواند خطر مرگ و میر زودرس، به ویژه مرگ و میر ناشی از آسیب عمدی به خود، دستگاه تنفسی و بیماریهای دستگاه گوارش را افزایش دهد.
گرچه این پژوهش درمانهای بالقوه را بررسی نکرده بود، پژوهشهای دیگر نشان میدهد که راهبردهای بر اساس کنار آمدن (coping) و ارتباطات اجتماعی میتواند به مهار چنین احساسات منفی کمک کند.
احساس تنهایی به خصوص مرگبار است
یافتههای این بررسی داد که احساس تنهایی به ویژه قویترین پیشبینیکننده مرگ زودرس در میان مؤلفههای روانرنجوی است. افرادی که احساس تنهایی میکردند، در مقایسه با افرادی که احساس تنهایی نمیکردند، ۴۶ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ زودرس بودند. این رابطه به ویژه در میان مردان جوان و افراد بدون تحصیلات دانشگاهی مشهود بود. این ارتباط میان احساس تنهایی و مرگ و میر مستقل از سایر جنبههای روانرنجوری بود که نشان میدهد احساس تنهایی به خودی خود یک عامل خطرساز مهم برای مرگ زودرس است.
یک یافته دیگر این بود که جنبههای دیگر روانرنجوری، مانند نوسانات خلقی و احساس ملال با خطر بالاتر مرگ و میر زودرس به ویژه به علت بیماریهای گوارشی و تنفسی مرتبط است. از سوی دیگر، برخی از مؤلفههای روان رنجوری مانند نگران بودن یا احساس گناه، ارتباط قوی با مرگ زودرس نداشتند. در واقع، در افرادی که پس از احساس شرمساری در موقعیتی بیش از حد نگران میشدند، خطر مرگ زودرس اندکی کمتر بود، شاید به این دلیل که چنین افرادی در سایر جنبههای زندگی خود محتاط یا هوشیارتر هستند.
محدودیتهای این بررسی
البته این بررسی دارای محدودیتهایی هم بود. یکی از این محدودیتها این بود که این بررسی با استفاده از دادههای بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا انجام شد که به طور کامل نماینده جمعیت عادی نیست. زیرا افرادشرکتکننده در این بانک اطلاعات نسبت به افراد عادی سالمتر و تحصیلکردهتر و عمدتاً سفیدپوست و از یک کشور ثروتمند هستند و این شرایط میتواند تعمیم یافتههای این بررسی را به سایر جمعیتها محدود کند.
محدودیت دیگر این است که این بررسی این بود که تغییرات روانرنجوری را در طول زمان در نظر نگرفته بود. این امکان وجود دارد که افرادی که رویدادهای مهم زندگی را تجربه میکنند، مانند بیماری جدی یا مرگ یکی از عزیزان، با افزایش سن روانرنجورتر شوند و این موضوع میتواند بر خطر مرگ زودرس آنها تأثیر بگذارد
این پژوهشگران همچنین بر نیاز به تحقیقات بیشتر در مورد مسیرهای خاصی که از طریق آنها روان رنجوری بر مرگ و میر تأثیر میگذارد، تأکید کردند. در حالی در این تجزیهوتحلیل عواملی مانند سیگار کشیدن و شرایط سلامت زمینهای در نظر گرفته شده بود، سازوکارهای دقیقی که روانرنجوری را با مرگ زودهنگام مرتبط میکنند، نامعلوم هستد. ممکن است افراد روانرنجوری بیشتر درگیر رفتارهای پرخطر باشند، در کنار آمدن با استرس مشکل داشته باشند یا استرس مزمنی را تجربه کنند که بدن آنها را به مرور زمان فرسوده میکند.