اخباراخبار ایران

چرا پناهجویان ایرانی به افغانستان درخواست پناهندگی می‌دهند؟

چرا پناهجویان ایرانی به افغانستان درخواست پناهندگی می‌دهند؟

چرا پناهجویان ایرانی به افغانستان درخواست پناهندگی می‌دهند؟
:نام افغانستان در فهرست کشورهای مهاجرفرست جهان در بالاترین رده‌ها قرار دارد. با این حال افغانستان بدون داشتن قانونی برای پذیرش پناهجویان، خود پذیرای صدها تبعه خارجی است که از این کشور تقاضای پناهندگی کرده‌اند.
شهروندان ایرانی دومین جمعیت پناهجو در افغانستان

وزارت مهاجران وعودت‌کنندگان افغانستان می‌گوید که پس از پاکستانی‌ها، پناهجویان ایرانی دومین جمعیت پناهجویان در افغانستان را تشکیل می‌دهند. طبق آمار دفتر نمایندگی سازمان ملل در افغانستان، در حال حاضر ۸۲۱ پناهجو در افغانستان زندگی می‌کنند.

سید عبدالباسط انصاری، مشاور مطبوعاتی وزارت مهاجران و عودت‌کنندگان افغانستان به یورونیوز می‌گوید: «تعداد ۴۲۳ تن از اتباع پاکستان در افغانستان متقاضی پناهندگی هستند که بیشترین جمعیت پناهجویان افغانستان را تشکیل می‌دهند. بیش از صد ایرانی با خانواده‌هایشان در افغانستان منتظر پناهندگی هستند و بقیه پناهجویان نیز از کشورهای عراق، ترکیه، تاجیکستان، چین و اردن هستند.»
تحصن در برابر سازمان ملل برای یافتن مکان زندگی

همایون زارعان شهروند ایرانی است که از شش سال پیش در افغانستان زندگی می‌کند. لیسانس موسیقی دارد و استاد این رشته هنری است. او ایران را به خاطر عقایدش در مخالفت با نظام سیاسی ایران و آنچه «دگراندیشی» می‌نامد، ترک کرده است. متولد اصفهان است و پدر و مادر و همسرش چند سال پیش درگذشته‌اند.

این شهروند ایرانی کشورش را به امید یافتن مکانی آرام برای زندگی و داشتن آزادی‌های «حداقلی» ترک کرده است. زارعان یک سال در شهر هرات در زندان امنیت ملی به سر برده است. او پیش از این هم به گفته خودش، سه بار در زندان‌های ایران به خاطر نوع عقیده‌اش به سر برده و زندان هرات برایش تداعی‌گر سال‌هایی است که در ایران در زندان بوده است. در زندان هرات بعد از این که امنیت ملی افغانستان مطمئن شد که همایون جاسوس ایران یا خرابکار نیست، او را رها کرد و در همین زندان به نمایندگی سازمان ملل در این شهر معرفی شد. سازمان ملل به او برگه پناهندگی سیاسی داد و گفت که یافتن کار و مکان برای زندگی بر عهده این سازمان نیست.

وزیر کار افغانستان نیز نامه‌ای به او داد مبنی بر این که حق قرارداد رسمی با هیچ نهادی را ندارد و فقط می‌تواند از طریق توافق کلامی با یک کارفرما مشغول به کار شود. به این ترتیب او در رادیو و تلویزیون هرات مشغول به کار شد اما درآمدی به وی اختصاص داده نشد. همایون از حدود بیست روز قبل به کابل آمده تا از طریق نمایندگی سازمان ملل در کابل بتواند جای مناسبی برای زندگی بیابد. اما این سازمان همکاری در این خصوص انجام نداد و همایون برای سه شبانه روز در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل در کابل تحصن کرد.

در پایان روز سوم پلیس افغانستان به سراغ همایون آمد تا او را از آنجا منتقل کند. همایون به یورونیوز می‌گوید که دفتر نمایندگی سازمان ملل بخش امنیت از پلیس افغانستان خواسته بود که او را «بزند» و از «مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل بیرون کند» و او را به بیمارستان روانپزشکی منتقل کند اما پلیس این کار را با او نکرد و غذا و جایی برای خوابیدن در اختیارش گذاشت.

با ادامه پافشاری‌های همایون و آمدن رسانه‌ها، دفتر سازمان ملل جلسه‌ای با وی تشکیل داد. سپس همایون به کمپ پناهندگان سازمان ملل متحد منتقل شد. همایون در ادامه می‌گوید: «من از سازمان ملل فقط یک مکان برای زندگی خواستم. من بیمار روانی نیستم و دزدی و شورشی هم نکردم که مستحق لت و کوب (خشونت فیزیکی) باشم، طبق برگه‌ای که سازمان ملل متحد در اختیار من گذاشته است، من به عنوان پناهجوی سیاسی مصونیت جانی باید داشته باشم. ولی این که من سه شب در خیابان خوابیدم، این یک سوء قصد غیرمستقیم به جان من محسوب می‌شود، چون برای پناهجوی سیاسی خطرناک است که بخواهد شب‌ها در خیابان بخوابد. هیچ رسانه‌ای در کمپ پناهجویان حق مصاحبه با مرا ندارد.»

همایون می‌گوید که به خاطر مشکلات اقتصادی و این که بودجه رفتن به کشورهای دیگر را نداشته، به افغانستان پناهجو شده است. او در ابتدا می‌خواسته تا به کشور دیگری برود، جایی که بتواند زندگی کند. اما اکنون عقیده دارد که اگر در افغانستان هم مکان برای زندگی و کار در اختیارش بگذارند، می‌خواهد در همین کشور بماند.

این هنرمند ایرانی ادامه می‌دهد: «قبل از آمدنم به افغانستان، تصور می‌کردم که حقوق بشر در این کشور اجرا می‌شود، ولی وقتی در جریان پروسه حقوق بشری قرار گرفتم، نظرم تغییر کرده است. ما در این کشور با نقض قوانین حقوق بشری مواجه هستیم. از من می‌پرسند چرا افغانستان را انتخاب کردی؟ من می‌گویم افغانستان هم جای زندگی هست. من به عنوان دگراندیش به این نتیجه رسیدم که در اینجا هم باید در مقابل ظلم بایستم، پس در اینجا هم جان من در خطر است. من سیزده روز است که در مقابل نقض حقوق بشر در توییتر اعتراض کردم.»

به گفته وی، این که رسانه‌ها آزاد هستند و حرف خودم را می‌توانم به جایی برسانم اینها امید به من می‌دهد. اینجا با وجود انتحار، مردم وقتی صبح از خانه بیرون می‌آیند، امید به زندگی دارند. من هم اگر گوشه دنجی باشد و آرام باشم زندگی می‌کنم، حتی اگر یکساعت زندگی کنم.»

این پناهنده ایرانی هر چند در سال‌های زندگی در افغانستان بارها به خاطر ظاهر و لهجه‌اش مورد تمسخر واقع شده است، ریشه این رفتار را به خاطر نوع برخورد دولت ایران با مهاجران افغانستان می‌داند که به شکل رفتارهای اعتراضی در برابر یک شهروند ایرانی نشان داده می‌شود.

همایون در مدت حضورش در افغانستان با پناهجویان فارسی زبان از کشور پاکستان آشنا شده است که سال‌هاست در انتظار پناهندگی یا پذیرش درخواست اسکان در کشور دیگری را دارند. ظفر عباس یکی از این‌هاست که دختر کوچکش بیماری قلبی دارد و او امیدوار است که بتواند از طریق افغانستان به کشور دیگری پناهنده شود و راهی برای درمان بیماریش بیابد.

سه دهه جنگ در افغانستان، باعث شد تا میلیون‌ها شهروند افغانستان به ایران مهاجرت کنند و این مهاجرت با واکنش‌هایی از سوی جامعه و دولت ایران در برابر مهاجران همراه بود.
«اقلیمم کردستان، کشورم افغانستان»

سعدی خالدی، اولین شهروند خارجی است که در زمان ریاست جمهوری حامد کرزی با دستور وی، تابعیت افغانستان گرفته است. او سال‌هایی را به خاطر می‌آورد که مامورانی از قم و تهران به خانه‌اش در کردستان آمدند و از او کارت هویت خواستند و این برای سعدی سخت بود که در خاکی که بزرگ شده و به گفته خودش حتی «سنگ و چوب» منطقه گواهی می‌دهند که او به این خاک تعلق دارد، مجبور باشد هویتش را اثبات کند.

او سال‌ها به خاطر مخالفت با نظام سیاسی ایران به زندان افتاد، پس از آنکه تعدادی از دوستان و اقاربش اعدام شدند. مدتی به استان سیستان و بلوچستان رفت و به طور مخفیانه زندگی و کار می کرد اما بعد از این که توسط دولت ایران شناسایی شد، دست زن و فرزندش را گرفت و به افغانستان رفت. او اکنون ۲۱ سال است که در افغانستان زندگی می‌کند. در سال‌های ابتدای حضورش در افغانستان، امارت طالبان حاکم بود و او به دنبال تابعیت افغانستان بود اما دیری نپایید که حکومت طالبانی نیز سرنگون شد و با برقراری حکومت به رهبری حامد کرزی، تلاش‌هایش را برای گرفتن تابعیت افغانستان از سر گرفت و موفق شد در سال ۱۳۹۱ تابعیت افغانستان بگیرد. او در چند سال اخیر از دو حمله مسلحانه جان سالم به در برده است و با دستگیری و اقرار مهاجمان فهمیده که دولت ایران در پشت این حمله بوده است. او بر روی میز کاریش دو پرچم نصب کرده است یکی پرچم اقلیم کردستان و دیگری پرچم افغانستان و روی دیوار مقوایی با طرح قلب از پرچم اقلیم کردستان.
وی به یورونیوز اظهار می‌دارد: «بیشتر از ۲۰ سال است که برای کل جهان روشن شده است که مردمان کرد با قدرت‌های حاکم و مدعیان حاکمیت مشکل دارند. ما کردستان را کشوری می‌دانیم که به چهار قسمت تقسیم شده است، در زیر حاکمیت کشورهای ترکیه، عراق، سوریه و ایران قرار دارد و من هم به عنوان یک کرد با نظام ایران مخالفت داشتم.»

وی می افزاید: «من اگر نظام سیاسی ایران (ولایت فقیه) را بپذیرم و تغییر عقیده و مذهب بدهم، برای زندگی در ایران دچار مشکل نمی‌شوم اما من پریشانی و سرگردانی را بهتر از زندگی در زیر سیطره چنین نظامی می‌دانم. من در افغانستان تذکره (شناسنامه) الکترونیکی گرفته‌ام و نام قومیتم را پشتون انتخاب کردم، در حالی که زبان پشتو بلد نیستم و زبانم فارسی است با این هویت مشکلی ندارم ولی در ایران، قومیتم را نمی‌توانم تغییر دهم.»

سعدی اکنون با خانواده‌اش در شهر کابل زندگی می‌کند و به عنوان کارمند در یک شرکت مشغول به کار است. به گفته خودش، با ترک ایران جز اقارب و دوستانش که از آن ها دور شده است، چیزی را از دست نداده است و مردم افغانستان برخورد خوبی با وی داشته‌اند، فقط تعدادی اندک برخوردهای ناشی از «نفرت به خاطر عقیده» یا «مغرضانه یا تحریک شده» داشته‌اند.

سعدی بیست تا سی خانواده ایرانی از اقوام ترک، بلوچ و فارس نیز می‌شناسد که به خاطر مسایل عقیدتی و سیاسی به افغانستان آمده‌اند و با شرایط اقتصادی سخت و کمک هزینه اندک سازمان ملل در کابل زندگی می‌کنند و به خاطر نداشتن تابعیت این کشور نمی‌توانند مشغول به کارهای رسمی و قراردادی شوند.
قانونی که ۵ سال است در انتظار تصویب است

مشاور مطبوعاتی وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان افغانستان در این باره می‌گوید که در افغانستان قانونی برای دادن تابعیت به پناهجویان خارجی وجود ندارد و از ۵ سال پیش، وزارت مهاجرین قانون تابعیت به پناهجویان را به وزارت عدلیه فرستاده و هنوز این قانون در وزارت عدلیه تصویب نشده است.

به گفته وی، وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان افغانستان ضرورت تصویب چنین قانونی را درک می‌کند، در کشورهای همجوار افغانستان، دولت‌ها وضعیت مناسب سیاسی و اقتصادی ندارند و درخواست پناهندگی از سوی شهروندان این کشورها به افغانستان قابل پیش‌بینی بوده است اما به خاطر این که چنین قانونی هنوز تصویب نشده، این وزارت، مسئولیتی در برابر پناهجویان خارجی ندارد و این پناهجویان در زیر چتر حمایتی سازمان ملل هستند.

طبق آمار سازمان ملل متحد، افغانستان در ۷۵ کشور جهان پناهنده دارد. پاکستان و ایران بیشترین آمار مهاجران افغانستان را دارند. این دو کشور به دلیل اجرا نشدن قانون پناهندگی به شهروندان افغانستان، اتباع این کشور را به عنوان مهاجر در کشور خود جای داده‌اند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا