گفتگویی متفاوت با نـدا پاترا
با ندا پاترا به بحث می نشینم، او را که در این سرزمین بزرگ شده، در این گفتگو کاملا آگاه می بینم. مرا به چالش می کشد. با من درباره همه چیز حرف میزند، می فهمم بسیار کتاب خوانده، بروی سایت ها با اشعار بزرگان آشنا شده، با اصطلاحات فارسی آمیخته، انگار همین دیروز از ایران آمده است.
ندا یک خواننده خوش صدا، یک ترانه سرای جوان، یک بازیگر هنرمند تئاتر و سینما و تلویزیون است با پرویز صیاد روی صحنه رفته، با ابی قاسمی برنامه اجرا کرده و اخیرا در دو سه فیلم امریکایی و نمایش حضور یافته است. بیش از 10 موزیک ویدیو آماده دارد. صدها هزار علاقمند در سوشیال میدیا دارد، ولی اهل بحث و جدل درمورد مسائل مختلف است. با مفاهیم انسانیت، اخلاق و احساسات درونی آشناست. حرف از آزادی می زند، دلش می خواهد نظریات مردم را بداند این دیدگاه ها برایش اهمیت خاصی دارد. می گوید این بار می خواهم جدا از هنر با هم حرف بزنیم.
حرف ازآزادی میزند، می گوئیم اینروزها آزادی با سیاست آمیخته است، مردم از سراسرجهان فریاد آزادی سر داده اند، می گوید من آزادی را ورای سیاست می دانم، من به آزادی تفکر و اندیشه و درون انسانها فکر میکنم. آزادی از درون انسانها با قدرت و احساس و توانایی و ایستادگی آنها ربط دارد.
می گویم خانمی را می شناسم که سالها در ایران زیر ستم مرد خود بوده، آزادیهای فردی و اجتماعی اش چه از سوی شوهرش و چه جامعه گرفته شده و وقتی به خارج می آید، دل خوش دارد که در اینجا به رویای آزادی خود میرسد ولی دراینجا هم بدلیل 4 فرزند، اینکه اگر دربرابر شوهرش بایستد، او به زندان می اندازد، بچه هایش بی پدر و خود بی سرپرست میشود باز هم زندانی خانه میشود، آرزوهایش برباد میرود.
ندا رو به من (مهدی ذکایی) می گوید من فقط به ایران و زن ایرانی نمی اندیشم من به جامعه بزرگ جهانی نگاه می کنم که زن از آزادیهای فردی خود محروم است. من فکر می کنم آزادی از خودشناسی، از قدرت درونی انسانها نشئت می گیرد، برای کسب آزادی باید جنگید، باید در برابر عواملی که آزادی را سلب می کند مقاومت کرد.
اگر در بعضی جوامع به دلیل زن بودن باید هر فرمانی را پذیرفت، در تحصیل، شغل، لباس، آرایش، دوستی و عشق اسیر تعصبات مذهبی بود، مرد چه پدر و چه برادر و چه همسایه، چه معلم، اطرافیان حاکم بر زن شوند آزادی مفهومی ندارد.
آنها که دم از آزادی خواهی میزنند، معنایش این نیست که هر کاری دلشان می خواهد بکنند، خیلی ها به مجرد ورود به سرزمین های آزاد بدنبال هر بی بندوباری، افسارگسیختگی میروند، همه استانداردهای اخلاقی را می شکنند تا جبران آن دوره فشار و نداشتن آزادی را بکنند، این معنای آزادی نیست، خیلی آدم هایی که از بچگی در خانه و مدرسه و اجتماع، همسایه و فامیل بقولی همه آزادیهایشان را پایمال کرده اند، ابتدا باید با مفهوم آزادی آشنا شوند و بعد آزادی را در زندگی خود بکار گیرند. در امریکا و اروپا به یک فرد اجازه و امکان میدهند، آزادی فردی و اجتماعی، انتخاب تحصیل، دوست و همسر، لباس و رفتار دلخواه داشته باشد، ولی همین فرد باید آگاهی لازم، قدرت درونی کافی برای کسب آزادی داشته باشد. آزادی دربرخی سرزمین ها، در موارد و خواسته ها و آزادی های محدود و کوچکی خلاصه می شود و در برخی سرزمین ها، مفهوم گسترده ای دارد با خواسته های بالائی همراه است بنظر من در یک سرزمین محدود و بسته هم انسان ها میتوانند با قدرت درونی خود به آزادیها دست یابند خصوصا که در این دستیابی همبستگی هم باشد. همصدایی هم باشد.
من به سهم خود و همانگونه که شما هم اشاره کردید، همه ما نیاز به نظریات و دیدگاههای دوستان خوبمان در سراسر جهان داریم، شما دوستان در هرگوشه دنیا که هستید با ارائه نظرگاه خود، نه تنها ما را بلکه صدها هزار انسان دیگر را در سراسر جهان با مفهوم و معنای آزادی از دریچه های مختلف آشنا می کنید، شما میتوانید از طریق ایمیل، تکست، فیس بوک، اینستاگرام، وب سایت جوانان، این دیدگاه ها را ارائه بدهید، مسلم بدانید با چاپ آنها در مجله جوانان، در سایت و فیس بوک و اینستاگرام جوانان، به همه نشان میدهیم که بحث آزاد بویژه در مورد مسائل انسانی و اخلاقی از جمله آزادی می توان بسیار راهگشا باشد ولی در ضمن قضاوت شما حتی در مورد نظریات ما و نظریات دیگران بسیار اهمیت دارد و ما طالب آن هستیم درجواب ندا باید اضافه کنم، ریشه و مفهوم آزادی به ارسطو و افلاطون میرسد، ولی ما مطمئن هستیم در نسل جوان، در نسلی که فردا را می سازد دیدگاه هایی تازه با مفهوم مدرن تر و تازه تری وجود دارد که ما بی صبرانه در انتظار شنیدن آنها هستیم و می توانیم چنین بحث هایی را با هم پی بگیریم و به نتیجه برسانیم.
