۵۰ سال رفاقت این دو دلبر، چشم تمام جهان را خیره کرد
۵۰ سال رفاقت این دو دلبر، چشم تمام جهان را خیره کرد
زوجهای سینمایی کم نیستند، اما سابقه همکاری مارتین اسکورسیزی و رابرت دنیرو استثنایی است و قدمتی پنجاه ساله دارد. ریشه این مودت واضح است. تبار ایتالیایی و زیست در محله “لیتل ایتالی” یا ایتالیا کوچک نیویورک. در دوران جوانی، ایندو با هم رفیق نبودند، اما دورادور هم را میشناختند. دهه ١٩٧٠ بود که اولین بار یک کارگردان ایتالیاییتبار، برایان دیپالما، که در دو فیلم خود با دنیرو کار کرده بود به اسکورسیزی هم پیشنهاد داد تا در فیلم بعدیاش از او استفاده کند و حالا 5 دهه از همکاری این دو میگذرد.
در ادامه مروری داریم بر 10 پروژه مشترک این دو هنرمند در سینما
خیابانهای پایینشهر / ١٩٧٣
اولین شاهکار مارتین اسکورسیزی و نخستین ملاقات هنری زوج مارتی و باب. “خیابانهای پایینشهر” با ترکیبی از مافیا، مذهب و خشونت، تمامی مولفههای جهان اسکورسیزی را در بر داشت: حکایت دو دوست در محله ایتالیای کوچک نیویورک که سوداهای زیادی دارند و دست به هر قاچاقی میزنند. بازی طبیعی و سرشار از بداهه دنیرو در نقش جانی بوی دوستداشتنی همه را مسحور کرد.
راننده تاکسی / ١٩٧۶
حدود سه سال بعد، اسکورسیزی با بازیگر موردعلاقهاش در تریلر روانشناختی “راننده تاکسی” دوباره همکاری کرد. پل شریدر فیلمنامه را پنج روزه نوشته بود و اصرار داشت که این دو دوست برای کارگردانی و بازی در نقش تراویس دوباره با هم همکاری کنند. دنیرو چندین روز در خیابانهای نیویورک با یک تاکسی تمرین کرد تا خودش را به نقش نزدیک کند. اسکورسیزی دائم به او توصیه میکرد که بداهه کار کند. جمله “?You Talkin’ to me” تراویس، به یکی از افسانهایترین دیالوگهای تاریخ سینما بدل شد. فیلم نخل طلا جشنواره کن را از آن خود کرد.
نیویورک، نیویورک / ١٩٧٧
مشارکت دنیرو و اسکورسیزی همیشه به موفقیتهای بزرگ سینمایی منتهی نشده است. دنیرو در این فیلم عاشقانه که ادای دینی به موزیکالهای هالیوودی بود با یادگار یکی از بزرگترین خالقهای این ژانر سینمایی همبازی شد : لایزا، دختر وینسنت مینلی و جودی گارلند. در این فیلم بود که ترانه معروف “نیویورک، نیویورک”، کار زوج اِب/کندر را برای اولینبار میشنویم که بعدها توسط سیناترا جاودانی شد. فیلم در گیشه شکست خورد و مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت. دنیرو و اسکورسیزی سر صحنه دعوای سختی کردند. مارتین افسردگی شدید داشت و اعتیاد به مواد مخدر.
گاو خشمگین / ١٩٨٠
اواخر دهه ١٩٧٠، اسکورسیزی به دلیل اعتیاد به کوکائین در بیمارستان بستری شد. او در زندگی شخصی خود هم وضعیت بهتری نداشت. دنیرو به او پیشنهاد ساخت فیلمی بر اساس زندگی بوکسور معروف ایتالیایی آمریکایی جیک لاموتا را داد. اسکورسیزی ابتدا زیر بار نرفت و علاقه چندانی به ورزش بوکس نداشت. اما دنیرو دستبردار نبود و میخواست حتما این نقش را بازی کند. اسکورسیزی سرانجام ساخت فیلم را پذیرفت و بهترین حادثه زندگی او رقم خورد. فیلم از طرف منتقدان آمریکایی به عنوان بهترین فیلم دهه انتخاب شد و دنیرو اسکار بهترین بازیگر مرد را ربود.
سلطان کمدی / ١٩٨٣
دهه ١٩٧٠ بود که منتقدی به نام پل زیمرمن به اسکورسیزی این طرح را رساند. زیمرمن با دنیای تلویزیون آشنایی داشت و میخواست هجویهای در این مورد بنویسد. ملاقات زورکی یک هوادار دوآتشه با ستاره مورد علاقهاش. اسکورسیزی علاقهای نشان نداد. طرح دست به دست چرخید. اما وقتی دنیرو برایش تعریف کرد که چندی پیش، هواداری بعد از ساعتها التماس از او یک قرار شام گرفت و در حین غذا خوردن، با او جوری از مادر و پدرش حرف میزد که انگار صد سال است همدیگر را میشناسند، جرقهای در ذهن اسکورسیزی زده شد و ناگهان به این نتیجه رسید که این فیلم میتواند فیلم تمام کسانی باشد که میخواهند در دنیای نمایش رسوخ کنند و به جایی برسند. موقعیت اولیه فیلم کمیک است، اما در پس این قصه، امیال و هوسهای سرکوبشدهای میدید، و روزنهای از تراژدی. از جذابیتهای فیلم حضور جری لوئیس است.
رفقای خوب / ١٩٩٠
دو سال پس از “آخرین وسوسه مسیح” که دنیرو از ایفای نقش مسیح سرباز زد، اسکورسیزی به جهان مافیا بازگشت. فیلم اقتباسی است از کتاب نیکلاس پیلجی. اسکورسیزی شخصا به پلیجی زنگ زد و گفت تمام عمر در آرزوی این کتاب بودم. پیلجی هم جواب داد تمام عمر در آرزوی این تماس بوده. دنیرو نقش گنگستری به نام جیمی کانوی را بازی میکند. فیلم روابط پیچیده دوستی، عشق و رقابت را در دنیای مافیا زیر ذرهبین میبرد. ساختار فیلم بسیار بدیع است و تسلط اسکورسیزی در کارگردانی و تدوین فیلم را به شاهکار تبدیل میکند. این فیلم موفقیت بزرگی داشت و نامزد شش جایزه اسکار شد.
تنگه وحشت / ١٩٩١
در دهه ١٩٩٠، دو دوست قدیمی همچنان به همکاری خود ادامه میدهند. اسپیلبرگ به اسکورسیزی ساخت دوبارهسازی یک فیلم قدیمی را پیشنهاد میکند. مارتین بلافاصله به دنیرو برای نقش مکس کیدی فکر میکند : داستان یک زندانی سابق که میخواهد از وکیل مدافع خود انتقام بگیرد. در فیلم اصلی ساخته جک لی تامپسون در ١٩۶٢، رابرت میچم نقش مکس کیدی را بازی میکرد. دنیرو مدت زیادی بدنسازی کرد و کالبد خود را با رنگهای گیاهی خالکوبی می کند. این فیلم یک موفقیت جدید برای زوج دنیرو اسکورسیزی است، هجده سال پس از اولین ملاقات انها.
کازینو / ١٩٩۵
هشتمین همکاری اسکورسیزی و دنیرو، قبل از یک وقفه ٢٢ ساله. فیلم بار دیگر اقتباسی است از رمان پیلجی و دنبالهای بر “رفقای خوب” محسوب میشود، اما با رزق و برق بیشتر و ابعادی وسیعتر. دنیرو نقش سام راستین، مدیر یک کازینو بازی میکند که با مافیا هم همکاری دارد. با اینکه در این فیلم باز با مؤلفههای همیشگی اسکورسیزی یعنی مافیا ، خشونت، خیانت و طمع مواجهیم، اما معادله عشق نافرجام و غمانگیز هم چاشنی کار شده است، چیزی در راستای “نیویورک، نیویورک”، با شخصیت سحرانگیز جینجر مککنا که بهترین نقش شارون استون را در کارنامه کاریش رقم زد.
مرد ایرلندی / ۲۰۱۹
بعد از انصراف از بازی در “دارودسته نیویورکیها” و “رفتگان”، دنیرو یعد از غیبتی ٢٢ ساله برای نهمین همکاری خود، مجددا در یک فیلم گنگستری با اسکورسیزی همراه شد. فیلم اقتباسی است از خاطرات فرانک شیران یا “مرد ایرلندی” که قتل جیمی هوفا را در کارنامه خود ثبت کرد. نکته برجسته فیلم، برآورده شدن آرزوی دیرینه سینمادوستان بابت حضور مشترک دو غول سینمای آمریکا، رابرت دنیرو و آل پاچینو در یک فیلم واحد بود. “مرد ایرلندی” وصیتنامه و وداع اسکورسیزی با جهان گنگستری است و پایانبخش سهگانهای که با “رفقای خوب” و “کازینو” آغاز شده بود.
قاتلان ماه کامل / ٢٠٢٣
و سرانجام دهمین و تا به امروز آخرین همکاری باب و مارتی و البته حضور بازیگر وفادار دیگر اسکورسیزی بر روی پرده، در قامت لئوناردو دیکاپریو که تا به امروز در ۶ فیلم مارتین بازی کرده است. فیلم بازسازی یک ماجرای واقعی است که در دهه ۱۹۲۰ در اوکلاهاما رخ داد. وسواس اسکورسیزی در بازسازی کوچکترین جزئیات این دوره تاریخی زبانزد است. اسکورسیزی همیشه علاقه خود را به بازسازیهای تاریخی نشان داده است که از جمله میتوان به “عصر معصومیت” ، “سکوت” یا “نیویورک، نیویورک” اشاره کرد. فیلم در جشنواره کن امسال برای اولین بار رونمایی شد