گفتوگو با «لطیف زمانی» وکیل روحالله زم در لندن
گفتوگو با «لطیف زمانی» وکیل روحالله زم در لندن
گفتوگو با «لطیف زمانی» وکیل روحالله زم در لندن
شاهد علوی ـ «آقای زم حدودا ده روز پیش از انتشار خبر ربوده شدنش، به من زنگ زد و گفت شخصی ثروتمند از ایران با ایشان تماس گرفته و گفته است مایل به سرمایهگذاری کلان در بریتانیا است و نیاز به راهنمایی دارد و من شما را معرفی کردهام. در یک گفتگوی تلفنی سهنفره، صحبت کردیم و قرار شد رزومهاش را بفرستد. من یقین دارم بین این شخصی که مدعی سرمایهگذاری بود و میگفت پول هنگفت دارد با داستان عراق و وعدههایی که به آقای زم داده بودند، ارتباطی وجود دارد.»
این صحبتهای «لطیف زمانی»، وکیل ایرانی ساکن لندن و صاحب دفتر وکالت ویکیبایلاو است که از سال ۲۰۱۷ وکالت «روحالله زم» را برعهده دارد.
روحالله زم، موسس و مدیر مسوول کانال تلگرامی پرمخاطب آمدنیوز/صدای مردم، بنا بر خبرهای منتشرشده، روز شنبه در بغداد پایتخت عراق ناپدید شد و آنچنانکه بعدا اعلام شد با همیاری ماموران امنیتی عراقی ربوده و به ایران بازگردانده شد.
آقای زمانی میگوید اگرچه او برای اطلاع ازآنچه بر سر آقای زم آمده است با وزارت خارجه فرانسه مکاتبه کرده است اما معتقد است تا زمانی که جامعه ایرانی خارج از کشور بهطورجدی در مورد این مسایل موضعگیری نکند و احساس مسوولیت نکند، تغییری در رفتار جمهوری اسلامی در خارج از کشور دیده نخواهد شد و جامعه جهانی هم رفتار مسوولانهای در این مورد در پیش نخواهد گرفت. گفتگوی لطیف زمانی با ایرانوایر را در ادامه میخوانید.
شما از چه زمانی وکالت روحالله زم را بر عهد دارید و موضوع وکالت شما چیست و در چه حوزههایی نافذ است؟
من از سال ۲۰۱۷ وکیل آقای زم هستم. آن زمان، بهعنوان وکیل ایشان پیگیر مساله یکی از دامنههای اینترنتی متعلق به ایشان بودم. این دامین ظاهرا از سوی سپاه پاسداران مصادره شده بود و من به وکالت از ایشان از شرکت ارایهدهنده دامنه، برای پس گرفتن آن شکایت کردم. آن وکالت دو بار دیگر هم برای پیگیری موضوعات دیگری تمدید شد و اکنون معتبر است. من اکنون برای پیگیری کلیه مسایل مربوط به آقای زم و وکالت ایشان در محاکم قضایی و مراجعات قانونی وکالت تام دارم و این وکالتنامه امکان را به من میدهد در هر جای دنیا لازم باشد از حقوق ایشان دفاع کنم.
پس از انتشار خبر بازداشت آقای زم، خانواده ایشان با شما برای شروع اقدامات حقوقی تماس گرفتهاند؟
تا این لحظه متاسفانه از سوی خانواده آقای زم برای پیگیری حقوقی ربودن و بازداشت ایشان از من درخواستی نشده است. من البته بنا بر تعهد اخلاقی، خودم را در حد توانم مکلف به پیگیری وضعیت آقای زم میدانم و بر این اساس، نامهای به وزارت امور خارجه فرانسه فرستادهام. رونوشت این نامه را هم برای شورای حقوق بشر سازمان ملل و دادگاه حقوق بشر اروپا فرستادهام. من از وزارت خارجه فرانسه خواستهام توضیح دهد چه بر سر آقای زم آمده است و با توجه به خطر جدی که جان او را تهدید میکند تا حالا برای او چکار کردهاند و خواستار اقدام جدی و سریع دولت فرانسه در مورد ایشان شدهام.
در هفتهها و روزهای منتهی به ربودن و بازداشت روحالله زم، ایشان تماس و یا دیداری با شما نداشتند؟
آقای زم حدودا ده روز پیش از انتشار خبر ربوده شدنش، به من زنگ زد و گفت شخصی ثروتمند از ایران با ایشان تماس گرفته و گفته است مایل به سرمایهگذاری کلان در بریتانیا است و نیاز به راهنمایی دارد و من شما را معرفی کردهام و بعد از من خواست یک قرار گفتگوی سهنفره آنلاین بگذاریم تا این شخص در مورد برنامهاش مشورت بگیرد. این تماس برقرار شد و در یک گفتگوی تلفنی سهنفره، علاوه بر من و روحالله زم، آقایی که با توجه به شمارهاش مشخص بود از ایران تماس میگیرد پشت خط بود و در مورد برنامهاش گفت. من توضیح دادم که برای شروع باید رزومهای از شما داشته باشم تا در گامهای بعدی و بر اساس سابقه کاری و تجاری شما بررسی کنیم ببینیم چکار میتوانیم کنیم. ایشان گفتند رزومهاش آماده است و آن را برای من میفرستد. چند روزی گذشت و خبری از رزومه ایشان نشد. من سهشنبه ۱۶مهر، یعنی چند روز قبل از این سفر آقای زم، به ایشان خبر دادم که این دوستش رزومهاش را نفرستاده است و بهاینترتیب فعلا امکانی برای پیگیری درخواست ایشان وجود ندارد. آقای زم گفت عجیب است رزومه را نفرستاده است و خودش پیگیری میکند و خبر میدهد و بعد هم که به این سفر رفت و ربوده شد.
فکر میکنید بین این فرد که خودش را ثروتمند و مایل به سرمایهگذاری نشان داده است و سفر روحالله زم به عراق و ربوده شدنش ارتباطی باشد؟
بله به نظر من بین این دو مساله حتما رابطهای وجود دارد. روحالله زم ضربهای از اطلاعات ایران خورده بود و در تلاش بود به هر شکلی که شده است این ضربه را جبران کند. او تلاش میکرد با تامین سرمایه و تاسیس یک تلویزیون، فعالیتهایش را گسترش دهد و نشان دهد کوتاه نیامده است. این فارغ از اینکه ایشان برای پرداخت حقوق همکارانش هم مشکل داشت و باید کاری برای آن میکرد. در شرایطی که ایشان دنبال تامین پول بود، کسی پیدا میشود که مدعی میشود توان تامین نیاز مالی پروژههای او را دارد و تلاش میکند اعتماد او را جلب کند. این ازنظر من یعنی اینکه این فرد مدعی احتمالا توانسته است فکر و خیال روحالله زم را که تامین پول بود، در کنترل خود بگیرد. وقتی آدمی فکرش در کنترل کسی قرار گیرد، جسمش بهراحتی قابلجابهجایی است. من یقین دارم بین این شخصی که مدعی سرمایهگذاری بود و میگفت پول هنگفت دارد با داستان عراق و وعدههایی که به او داده بودند ارتباطی وجود دارد.
آقای زم پیش از سفر به عراق، با شما در مورد این سفر مشورت نکرد؟
خیر روحالله زم در مورد سفرش به عراق یا برنامهاش برای چنین سفری با من مشورت نکرد و من تازه زمانی فهمیدم ایشان به عراق رفته است که بلیت سفر ایشان به عراق در رسانهها منتشر شد و ربوده شدنش ازآنجا مطرح شد و بعد به نقل از مقامات عراقی خبر بازداشت ایشان در آنجا تایید شد.
با توجه به پناهنده بودن آقای زم در فرانسه، به نظرتان مقامات فرانسوی در مورد امنیت ایشان و یا ممانعت از سفر ایشان به عراق کوتاهی نکردهاند؟
این یک مساله حقوقی است و من نمیتوانم با اطمینان بگویم مقامات امنیتی یا مسئول در فرانسه در این مورد کوتاهی کردهاند یا نه. میدانیم که عراق کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو در مورد پناهندگان را امضا نکرده است. من نمیدانم که اگر گرفتن ویزا روی تراول داکیومنت (همان پاسپورت پناهندگی) ایشان صحت داشته باشد، تحت چه شرایطی ویزا روی آن صادر شده است، چون اصولا چنین چیزی نباید ممکن باشد. اگر پاسپورت ایرانی گرفته باشد که به معنای پس دادن پناهندگی است و مسالهاش فرق میکند. ما هنوز نمیدانیم ایشان به چه شکلی و با چه مدرکی سفر کرده است. من از وزارت خارجه فرانسه درخواست کردهام این اطلاعات را به ما بدهند تا بدانیم اصولا ایشان چگونه سفر کرده است.
با بررسی که ما کردیم، دریافتیم که شماره پاسپورت ثبتشده برای آقای زم در وبسایت شرکت هواپیمایی که با آن سفر کردهاند همان شماره پاسپورت پناهندگی ایشان است. بهاینترتیب باید دولت فرانسه در مورد وضعیت ایشان بهصورت مضاعف مسوول دانست؟
برای اینکه روی پاسپورت پناهندگی ایشان ویزا صادر شده باشد، باید هم ایشان را سفارش کرده باشند و هم یک اطمینان بالایی به ایشان برای این سفر داده باشند. اگر چنین چیزی رخ داده باشد دولت فرانسه قطعا مسوولیت دارد چون فرد با پاسپورت پناهندگی فرانسه سفر کرده است و در جریان سفر ناپدید شده است که البته حالا میدانیم از سوی جمهوری اسلامی ربوده شده است. در این شرایط هر دو کشور فرانسه و عراق در قبال وضعیت آقای زم مسوولیت دارند. عراق چون میتواند بگوید کنوانسیون را امضا نکرده است مسوولیت کمتری متوجه خودش میکند اما فرانسه قطعا در مورد سفر و ربودن آقای زم مسوولیت دارد حتی اگر آقای زم با اصرار خودش سفر کرده باشد. روحالله زم را فریب دادند اما ایشان هرچقدر هم ساده باشد، اینقدر ساده نیست که اربعین که حداقل یکی دو میلیون طرفدار آقای خامنهای آنجا هستند بدون هیچ تضمینی عازم عراق شود. اگر روحالله زم با پای خودش تا آنجا رفته باشد یعنی اطمینان کاملی به او دادهاند اما آنجا که رسیده است او را ربودهاند.
آیا در شرایط فعلی و با استفاده از ظرفیتهای حقوقی در اروپا، به لحاظ حقوقی راهی برای پیگیری وضعیت روحالله زم و طرح شکایت موثر وجود دارد؟
شکایت حق هر انسانی است بهخصوص وقتی فردی که به وکالت از او طرح شکایت میکنیم، اسیر باشد و در وضعیتی چنین خطرناک گرفتار شده باشد؛ اما چنین شکایتی مستلزم فراهم کردن دستکم دو شرط است. نخستین شرط تامین هزینههای مالی طرح چنین شکایتی است چون روند قضایی پرهزینهای دارد و دوم اینکه بههرحال خانواده درجهیک آقای زم باید قدم اول را برای طرح چنین دادخواستی بردارند. متاسفانه اکنون هیچکدام از این شرایط فراهم نیست. همسر آقای زم هنوز با من تماس نگرفتهاند. ممکن است به این خاطر باشد که با ایشان تماس گرفته باشند که شما صبور باشید و با جایی و کسی تماس نگیرید تا مسایل را خودمان حل کنیم که درواقع نوعی امیدواری کاذب است. این البته حدس من است، چون بههرحال خانم زم من را میشناسند و شماره تماس و راههای ارتباطی با من را هم میدانند.
به مساله احتمال توصیه به سکوت اشاره کردید. این مساله در برخورد با خانواده زندانیان سیاسی در ایران سابقه دارد؛ اما اینکه بتوانند کسی را خارج از ایران هم وادار به سکوت کنند نسبتا تازگی دارد. برای نمونه آقای مازیار که با عنوان مدیر فنی آمدنیوز شناخته میشوند پس از چند گفتگوی رسانهای، از دسترس خارج شدند و حتی در مورد امنیت و سلامت ایشان نگرانیهایی مطرح شد.
در مورد آقای مازیار، من خبر دارم که حال ایشان خوب است. اینکه ایشان به ناگاه تصمیم گرفتند راههای تماس را قطع کنند ممکن است ناشی از دو موضوع باشد. موضع نخست ممکن است دلخوری و ناامیدی از بهبود وضعیت و خستگی از مصاحبههای فشرده در چند روز نخست برای اطلاعرسانی در مورد وضعیت آقای زم باشد که قابلدرک است. موضوع دوم احتمال دریافت تهدید است و اینکه در واکنش به این تهدید ترجیح داده باشند سکوت کنند. البته من امیدوارم واکنش به تهدید نباشد چون این خیلی نومیدکننده است که حتی در پاریس هم با یک تشر و تهدید تلفنی شما وادار به سکوت شوید. این خیلی جای تاسف دارد، من امیدوارم اینطوری نباشد. بههرحال من خبر دارم ایشان خوشبختانه الان سلامت و خوب هستند اما واقعا نمیدانم دلیل اصلی سکوت ایشان چیست.
گفتید عراق کنوانسیون ۱۹۵۱ ژنو برای پناهندگان را امضا نکرده است، آیا این نافی مسوولیت عراق برای حفاظت از پناهندگان پذیرفته شده در سایر کشورها هنگام سفر به این کشور است؟
اینکه عراق کنوانسیون را امضا نکرده است نافی مسوولیتهای بینالمللی این کشور بهعنوان عضوی از جامعه جهانی نیست. طبعا اگر فرانسه به عراق فشار بیاورد و از آنها توضیح بخواهد آنها ناچار هستند مسوولیت بپذیرند و توضیح دهند؛ اما بههرحال همین گام نخست نیازمند فشار افکار عمومی ایرانی به فرانسه و اقدام حقوقی موثر برای پاسخگو کردن دولت فرانسه است. این پیگیری حقوقی هم با توجه به هزینهها و دشواریهایی که دارد بدون همت عالی جامعه ایران خارج از کشور ممکن نخواهد شد. برای شروع باید خانواده خواستار پیگیری وضعیت ایشان شوند و سپس منابع مالی چنین پیگیری تامین شود تا بتوان اقدام حقوقی را شروع کرد.
و شما امیدوارید جامعه ایرانی خارج از کشور، آدمربایی را خطری جدی برای امنیت همگانی تلقی کند و به این موضوع حساسیت جدی نشان دهد؟
جامعه ایرانی خارج از کشور در این مورد قطعا مسوولیت دارد. تا وقتی این جامعه به این باور نرسد که فارغ از علایق سیاسی فرد و تصوری که از فرد قربانی سرکوب دارد، هر فردی حقوقی ذاتی دارد که او را مستحق حمایت میکند نمیتوان امید داشت در خارج از کشور بتوانیم کار جدی انجام دهیم. پیشازاین هم مسایل بسیاری رُخ داده است و بعد از مدتی فراموش شده است چون ارادهای برای کار جمعی حول آن نداشتهایم. مهم نیست روحالله زم فریب خورده است یا نه. مهم این است که این فرد ناخواسته به جایی برده شده است و حقوق بنیادیاش نقض شده است. طبعا جامعه خارج از کشور باید به این حساسیت داشته باشد.
از سوی دیگر به لحاظ حقوقی این رفتارها میتواند هزینهای متوجه جمهوری اسلامی بکند یا در شرایط فعلی باید انتظار تکرار اینگونه آدمرباییها و تهدیدها را داشته باشیم؟
این رفتارها در صورت پیگیری جدی، حتما هزینهها و تاوانی را متوجه نظام سیاسی حاکم بر ایران خواهد کرد که درنتیجه آن تکرار این رفتارها را برایش مساله ساز و دشوارتر خواهد کرد. مساله اصلی این است که جامعه ایرانی خارج از کشور خودش باید از خودش محافظت کند. میدانیم که دولتهای خارجی دنبال منافع خودشان هستند و تا زمانی که هماهنگی و فشار جمعی ما نباشد وضعیت تغییر نخواهد نکرد. وقتی اراده جمعی ما باشد، طبعا جامعه بینالملل ما را جدیتر خواهد گرفت و مسوولیتپذیرتر خواهد شد و کار برای حکومت ایران هم دشوارتر خواهد شد. خودمان اگر بلند شویم و نگوییم به ما ربطی ندارد حتما وضع ما بهتر خواهد شد.
اجازه بدهید این را هم اضافه کنم. جمهوری اسلامی چهار ماه پیش فیلمی به نام ایستگاه پایانی دروغ منتشر کرد تا نشان دهد خودشان روحالله زم را کنترل میکنند. این یعنی اینکه اگر در سایت و کانال آمدنیوز دروغ بود خودشان دروغها را به ایشان میدادند تا منتشر شود. تمام تلاش آنها این بود نشان دهند که خودشان روحالله زم را کنترل میکنند. حالا او را دزدیدهاند و میگویند بزرگترین تهدید امنیتی را گرفتهاند و تازه برای همین هم از مرجع تقلید هم مایه میگذارند و هزار برنامه میچینند تا ایشان را بربایند تا مشکلات داخلی خودشان را با این حل کنند. از جمهوری اسلامی باید پرسید بالاخره روحالله زم یک تهدید بزرگ امنیتی بود یا آدم سادهدلی که در چنگ خود شما بود؟