پیام فرد ارسال کننده ۷۰۰ صفحه اسناد محرمانه : «بگذارید جهان بداند، ایران با کشورم عراق چه میکند.»
پیام فرد ارسال کننده ۷۰۰ صفحه اسناد محرمانه : «بگذارید جهان بداند، ایران با کشورم عراق چه میکند.»
پیام فرد ارسال کننده ۷۰۰ صفحه اسناد محرمانه : «بگذارید جهان بداند، ایران با کشورم عراق چه میکند.»
نیویورک تایمز میگوید از طریق “اینترسپت” به اسناد محرمانهای دست پیدا کرده که از برنامههای ایران در عراق و تلاش برای حفظ موقعیت در این کشور حکایت دارند. نیویورک تایمز از نفوذ ایران در عراق و نقش قاسم سلیمانی مینویسد.
«در اواسط ماه اکتبر، با شروع ناآرامیها در بغداد، یک ناظر آشنا، بیسروصدا در بغداد در رفت وآمد بود. بغداد هفتهها در محاصره بود و خیابانها صحنه اعتراض مردم که خواستار پایان دادن به فساد و برکناری نخست وزیر این کشور بودند. معترضان به ویژه نفوذ شدید ایران در سیاست عراق را محکوم میکردند و پرچمهای ایران را میسوزاندند و به کنسولگری ایران هم حمله میبردند.»
نیویورک تایمز مینویسد: «بازدیدکننده (ناظر) آمده بود تا نظم را بازگرداند، اما حضور او بر نارضایتی معترضان افزود: او قاسم سلیمانی بود، فرمانده نیروهای قدس.»
این روزنامه میگوید، اسناد و مدارکی از ایران به بیرون درز کرده است که تصویری دقیق از نقش تهران در مداخله مقامات این کشور در امور عراق میدهد و نقش ویژه قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس در تصمیماتی که در بغداد گرفته میشود را نمایان میکند.
این اسناد بخشی از آرشیو اطلاعات سری ایران است که “اینترسپت” به دست آورده و در اختیار نیویورک تایمز هم قرار گرفته و به طور همزمان از سوی دو رسانه، منتشر شده است.
نقش قاسم سلیمانی در عراق
نیویورک تایمز با اشاره به ناآرامیهای اخیر عراق و حضور قاسم سلیمانی در این کشور، هدف او را تثبیت دولت عادل عبدالمهدی و ترسیم برنامههایی برای مقابله با قیام مردمی میداند که تهدیدی برای نفوذ تهران در عراق به شمار میرود.
بنا بر اطلاعاتی که از این اسناد به دست آمده، سلیمانی با متحدی در پارلمان عراق ملاقات کرده تا او را به پشتیبانی از ابقای المهدی در سمت خود، تشویق کند.
وبسایت عربیزبان “الحره” نیز بخشهایی از مقاله نیویورک تایمز را برجسته کرده است.
“الحره” مینویسد، این اسناد نشان میدهند که نقش سلیمانی در عراق از اتحاد میان نیروهای سیاسی در عراق بیشتر است و تهران توانسته شبکهای از جاسوسان و مأموران گمارده شده در موسسات مهم سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی در عراق را به وجود بیاورد.
به نوشته نیویورک تایمز این اسناد فاش میکنند که قاسم سلیمانی در تقویت نفوذ تهران در عراق نقش مؤثر دارد.
نیویورک مینویسد، وزارت اطلاعات ایران میترسید از اینکه دستاوردهای ایران در عراق به دلیل دست ردی که عراقیها به سینه شبهنظامیان شیعی و سپاه قدس میزدند، از بین برود. در این گزارش به نقش قاسم سلیمانی در این ارتباط اشاره میشود و از سلیمانی انتقاد شده که چرا او، نقش خود را در رهبری نیروهای قدس در عراق با انتشار عکسهایی در شبکههای اجتماعی، برجسته و آشکار کرده است.
۷۰۰ صفحه سند از منبعی ناشناس
نیویورک تایمز مینویسد که تقریبا ۷۰۰ صفحه اسناد محرمانه را که به طور ناشناس به اینترسپت ارسال شده، از فارسی به انگلیسی ترجمه شدهاند. در این ارتباط به پیام فردی ناشناس اشاره شده که هدفش از ارسال این اسناد را این گونه بیان کرده است: «بگذارید جهان بداند، ایران با کشورم عراق چه میکند.»
این اسناد شامل صدها گزارش و مکاتبههایی است که طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ توسط مأموران وزارت اطلاعات ایران که در عراق مأموریت داشتهاند، نوشته شده است.
“الحره” مینویسد، این اسناد تصویری نشان میدهند از این که عراق چگونه پس از ۲۰۰۳ گام به گام زیر نفوذ ایران غلتیده است و همچنین نشان میدهند که چگونه ایران از آمریکا پیشی گرفته و برای گسترش نفوذ خود در عراق و غلبه بر چالشهای جدید تلاش میکند.
خبرچنینی برای ایران در ازای پاداش
این اسناد نشان میدهند که ملاقات طرفهای ایرانی با مأمورانشان در عراق در چه مکانهایی رخ میدهند؛ در کوچههای تاریک، مراکز خرید یا در پوشش سفرهای شکاری و حتی در مهمانیها.
طبق این اسناد، خبرچینها پیوسته سربازان آمریکایی را رصد میکردهاند. آنها در فرودگاه بغداد در کمین بودند و از سربازان آمریکایی عکس میگرفتند و پروازهای ائتلاف را زیر نظر داشتند. این اسناد نشان میدهد که چگونه مأمورانی که به ایران خبر میرساندند، دستمزد دریافت میکردند، خواه با هدیه پسته، عطر و زعفران یا رشوه به مقامات عراقی و حتی تقبل هزینههای مأمورین اطلاعاتی عراق. در یکی از این اسناد از ۸۷ یورو سخن به میان است که به یک فرمانده کرد هدیه داده شده است.
المهدی و رابطه با ایران
یکی از این اسناد نشان می دهد که عادل عبدالمهدی، فردی که در دوران تبعید خود در زمان صدام حسین با ایران همکاری نزدیکی داشت، رابطه خاصی با تهران دارد. در این سند به این رابطه ویژه در سال ۲۰۱۴، زمانی که المهدی وزیر نفت عراق بود هم اشاره شده ولی جزییاتی از ماهیت این رابطه شرح داده نشده است.
نیویورک تایمز مینویسد، یک مقام ارشد پیشین آمریکایی هشدار داده بود که “رابطه ویژه با ایران معانی بسیاری میتواند داشته باشد، این به این معنا نیست که او مأموردولت ایران است”. نیویورک تایمز در ادامه مینویسد، در عین حال هیچ سیاستمداری در عراق نمیتواند بدون پشتیبانی ایران نخستوزیر شود و آقای المهدی که در سال ۲۰۱۸ نامزد شد، کاندیدایی قلمداد میشد که ایران و ایالات متحده بر سر آن توافق داشتند.
در این گزارش نام چندین مقام بلندپایه عراقی دیگر نیز به چشم میخورد. برای نمونه به المالکی اشاره شده که در دهه ۸۰ میلادی در ایران در تبعید به سر میبرد و یکی از گزینههای تهران بود. او برای تهران نسبت به رقیبش، حیدر العبادی که دانشآموخته بریتانیا بود و نزدیک به غرب، مطلوبتر بود.
در این گزارش به ملاقاتی ترتیب داده شده از سوی سفارت ایران اشاره شده است که در آن از آقای العبادی به عنوان “یک انگلیسی” و نامزد “آمریکا” یاد شده و ایران معتقد بوده، به اندازه کافی وزیر [وفادار به ایران] ذخیره دارد. در این ارتباط به نام حسن داناییفر، سفیر پیشین ایران در عراق هم اشاره شده است که در این نشست نام اعضای کابینه را تک به تک میخواند و رابطه آنها را با ایران شرح میدهد. ابراهیم الجعفری، یکی دیگر از سیاستمدارانی است که در این گزارش به نام او به عنوان کسی که رابطه ویژهای با ایران دارد اشاره شده است.
پرورش مقامات عراقی وفادار به ایران
این اسناد نشان میدهند که سپاه پاسداران به ویژه نیروهای قدس به رهبری قاسم سلیمانی، سیاست ایران در عراق، لبنان و سوریه را که حساسترین کشورها برای تهران هستند، زیر نظر دارند. نیویورک تایمز مینویسد، انتصاب سفرای جدید برای این کشورها در حالت عادی نه در دست وزارت امورخارجه که در دست بالاترین مقامات سپاه پاسداران است.
این روزنامه مینویسد، به گفته منابع، مأمورین وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در عراق به موازات یکدیگر فعالیت میکنند و یافتههای خود را به ستاد مربوطه در تهران گزارش میدهند که آن هم به نوبه خود، گزارش آنها را به شورای عالی امنیت ملی ایران منتقل میکند.
این اسناد نشان میدهند که پرورش مقامات عراقی وفادار به ایران بخش مهمی از فعالیتهای آنها بوده است که اتحاد ایران با بسیاری از رهبران عراقی متعلق به گروههای اپوزیسیون در جنگ با صدام حسین، آن را آسانتر کرده است.
قیس قریشی، تحلیلگر سیاسی مسائل عراق و مشاور دولت ایران در عراق تأکید میکند که ایران روی پرورش مقامات بلندپایه در عراق متمرکز شده است. او میافزاید: «شمار زیادی متحد در میان مقامات عراقی داریم که چشم بسته میتوانیم به آنها اعتماد کنیم.»
ایران جای خالی آمریکا را پر میکند
طبق اطلاعات درز پیدا کرده، ایران پس از عقبنشینی سربازان آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱ به سرعت فعال شد تا کسانی را که با سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا “سیا” همکاری میکردند، به خود جذب کند.
بر پایه یکی از این اسناد ، نیروهای اطلاعاتی ایران روند جذب جاسوس در وزارت امور خارجه آمریکا را آغاز کردهاند. این سند نشان نمیدهد که آیا ایران در آن زمان در تلاشهای خود موفق بوده است یا خیر. این اسناد اما نشان میدهند که ایران ملاقات با منبع را آغاز کرده بوده و از مشوقهای مالی، پاداش طلا و دیگر هدایا سخن به میان است.
از اسناد به دست آمده اینگونه برمیآید که فرد مورد نظر از وزارت امور خارجه آمریکا که نامی از او برده نمیشود، از برنامههای دولت آمریکا در عراق مطلع بوده و میتوانسته این اطلاعات را در اختیار ایران قرار دهد، خواه در زمینه برخورد با داعش و خواه در مورد عملیاتهای مخفی.
“ما شیعه هستیم و یک دشمن مشترک داریم”
در این اسناد ، در نوامبر ۲۰۱۴، آمده است که مأموری عراقی که پیشتر برای “سیا” کار میکرد و نام مستعار “دانی براسکو” را داشت، بعد به عضویت سرویس اطلاعاتی ایران درآمده و با نام “منبع ۱۳۴۹۹۲” شناخته میشود.
“منبع ۱۳۴۹۹۲” ماموران ایران را در جریان تمام اطلاعاتی که از فعالیتهای مخفی آمریکا در عراق دارد، قرار میدهد و میگوید این اطلاعات را برای فروش دارد: اماکن امن، نام هتلهایی که ملاقات آمریکاییها با جاسوسانشان در آنجا صورت میگیرد، جزییاتی در مورد سلاحها و آموزشها و اسامی سایر عراقیهایی که برای آمریکاییها جاسوسی میکنند. این جاسوس میگوید، در حالی که حقوقش به ۳۰۰۰ دلار افزایش یافته بود، ۱۸ ماهی با سیا کار کرد ، به علاوه یک پرداخت دو هزار دلاری مضاعف و یک خودرو.
در تلگرامی دیگر، یک افسر اطلاعاتی عراقی به همتای ایرانی خود میگوید که حاضر است به ویژه با توجه به فعالیتهای ایالات متحده در این کشور، برای ایران جاسوسی کند و به آنها اطمینان میدهد، “ایران دومین کشور من است”. نیویورک تایمز از قول این افسر عراقی مینویسد: «به آنها بگویید که ما در خدمت شما هستیم. ما شیعه هستیم و یک دشمن مشترک داریم.»
برنامههای اصلی ایران در عراق
نیویورک تایمز مینویسد، برخی از اطلاعات گیجکننده و مضحکاند، اینکه برای مثال جاسوسان ایرانی به یک مؤسسه فرهنگی آلمانی در عراق وارد میشوند اما پی میبرند، رمز اشتباه دارند و نمیتوانند گاوصندوق را باز کنند. با این حال این روزنامه به اطلاعات ارزشمندی که این اسناد فاش میکنند هم اشاره میکند و مأمورانی که در این اسناد به تصویر کشیده شدهاند را حرفهای مینامد.
وظیفه اصلی آنها، به نوشته نیویورک تایمز بر پایه اسناد افشاشده، جلوگیری از تجزیه عراق، دور نگه داشتن شبهنظامیان سنی از مرزهای ایران، جلوگیری از جنگ فرقهای که ممکن است جامعه شیعه را هدف خشونت قرار دهد و جلوگیری از کردستانی مستقل که تهدیدکننده ثبات منطقه و امنیت ایران باشد، توصیف شده است.