نگاهی به کتاب تاریخچه کشور کانادا
تاریخ کانادا داستان دگرگونیهایی است که همچنان ادامه دارد. کانادا در گذشته چندین بار اساسا تغییر کرده است و در حال حاضر نیز چنین است. این مطلب بخشی از نگاه اچوی نلز، نویسنده کتاب تاریخچه کشور کانادا است.
نلز تلاش کرده تا بتواند در یک کتاب 310 صفحهای با پنج سرفصل که نام تاریخچه کشور کانادا را برای آن انتخاب کرده است؛ روزهای فراز و فرود و سرنوشتی که درهر برههای از تاریخ به دست مردم کانادا برای این کشور پهناور رقم خورده را به تصویر بکشد. در این کتاب به خوبی روایت شده که چطور یک کشور با تکیه بر دارایها و هویت اصیل خود میتواند بدون تکه تکه شدن، از دل بحرانها خالص و دست نخورده بیرون بیاید و اسیر استعمار شود. این کتاب تلاش دارد بگوید کشورها چطور میتوانند بدون هراس از تغییر به توسعه در همه بخش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود برسند.
همچنین در این کتاب نقش اراده تغییر در تعیین سرنوشت ملتها به روشنی بازگو شده است. نویسنده با ارائه مثالهای عینی و تاریخی روایتگر داستان کشوری شده که از نگاه او سرزمین دگرگونیها است. دگرگونیهایی که حتی میتواند بدون الگو گرفتن از مدلهای تجربه شده در دیگر کشورها انجام گیرد و خود به الگو تبدیل شود.
نویسنده به خوبی این مضمون را توضیح داده؛ او در بخشی از این کتاب نوشته است: « تاریخ کانادا داستان شخص خاصی نیست که ملیتش را همگام با مدل اروپایی یافته است یا داستان جامعهای انقلابی که ملیتی جدید را از ملیت قدیمیشان با کشمکش یا در توافق با ایالات متحده به دست آورده باشد… »
نویسنده در هر سطر تلاش کرده با تکیه بر مشاهدات و تجربههای خود تعریفی موجز، متقن و واقعی از تاریخ کشوری پهناور به نام کانادا برای آنهایی که علاقهمند به کنکاش در تاریخ کشورها هستند، ارائه دهد.
وقتی یخها آب شد …
نویسنده این کتاب برای درک بهتر خواننده از روایتی که برای بازگو کردنش در این کتاب تلاش شده از همه ابزارها استفاده کرده است. او گریزی هم به اصطلاحات مردم شناسی زده و در فصل اول این کتاب که نامش را سرزمین بومی و مادری گذاشته نوشته است: « حتی در اصطلاحات مردم شناسی، کانادا کشوری جدید است.»
اچوی نلز در بخش دیگری از این کتاب سیر روی آوردن کانادایی ها به کشاورزی را توضیح داده است؛ اینکه چطور 1500 سال پیش کشاورزی در این کشور بر پایه ذرت بنا شد؛ عملی که از طرف مردم منطقه دریاچههای بزرگ انجام شد و به جنوب غرب گسترش یافت. به باور نویسنده تغییر و سازگاری با چالشهای جدید بخش بزرگی از زندگی کاناداییها طی ادوار گذشته تاکنون بوده است.
در این کتاب داستان موفقیتها و شکستهای کاناداییها در مواجهه با کشورهای استعمارگر، بومیان و کشورهای همسایه چنان شرح داده شده که نویسنده دریابد، مسیر تغییر و موفقیت برای هیچ کشوری بدون شکست میسر نبوده و نخواهد شد و آنچه در رسیدن هدف غایی تغییر اهمیت دارد، ایستادگی و تکیه بر داشتهها است.
آمریکاییهای انگلیسی
در فصل دوم این کتاب که اچوی نلز، نام آن را آمریکاییهای انگلیسی گذاشته است داستان تغییر رویکرد این کشور که تا سال 1740، کاملا فرانسوی شده بود روایت شده است در اوایل فصل دوم آمده است: « به طور خلاصه باید بگویم که علت این امر تسخیر بود. اما این پاسخ نمیتواند توضیح دهد که چرا کانادا در عصر تحولات، تهاجمات و شورشها همچنان انگلیسی ماند یا اینکه چرا در پایان دوره نه تنها ساکنان انگلیسی، بلکه کاناداییهای فرانسوی و افراد بومی هم به ملکه انگلیس و آرمانهای بریتانیایی اعلام سرسپردگی و وفاداری کردند.
خواننده به خوبی در مییابد که این کشور پهناور یعنی کانادا، چگونه توانسته بر بحرانهایی نظیر دعوا بر سر آب و توسعه کشاورزی، گام به گام مسیر صنعتی شدن را طی کند. تجربهای که بدون شک میتواند راهگشای حل مشکلات برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه باشد.
در فصلهای سوم، چهارم و پنجم کتاب مسیری که این کشور پهناور برای حافظت از قلمروی محدود خود تا تبدیل شدن به جامعهای متمایز و در نهایت تلاش برای سرآغازی دیگر که حالا به بخشهای قابل اعتنایی در تاریخ کشور کانادا تبدیل شده ، پیموده، با زبانی نرم و داستان گونه روایت شده است.
چاپ اول کتاب تاریخچه کشور کانادا سال 1398 توسط نشر کتاب کوله پشتی و به همت دکتر کامران ملکپور و احسان سعیدیآرا ترجمه و روانه بازار شد. ترجمه این کتاب به خانم کتی رفیع هرندی، از موسسین مدرسه اوتیسسم پالس در ونکوور کانادا تقدیم شده است.