اخبار کانادا

مروری بر دلایل جمع گریزی ایرانیان کانادا

مروری بر دلایل جمع گریزی ایرانیان کانادا

مروری بر دلایل جمع گریزی ایرانیان کانادا
مازیار شیبانی‌فر

مروری بر دلایل جمع گریزی ایرانیان

بیش از سه دهه است که‌ایرانیان، کشور کانادا را به عنوان یکی از اصلی‌ترین مقاصد مهاجرت خود برگزیده‌‌اند. در حال حاضر آمار رسمی‌و دقیقی از تعداد‌ایرانیان ساکن کانادا در دست نیست، اما تخمین زده می‌شود بیش از ۲۰۰ هزار‌ایرانی در سراسر کانادا زندگی می‌کنند.

در برخورد با ‌ایرانیان ساکن کانادا، یکی از مسایل بسیار مشهود، نبود انسجام – به مفهوم واقعی کلمه – در بین جامعه ‌ایرانیان است. با ‌اندکی تحقیق و بررسی موضوع، خیلی زود مشخص می‌شود که مشکل اصلی در بین اعضای جامعه (کامیونیتی)‌ایرانی، گسست یا به عبارت دیگر اختلاف شدید فرهنگی است. موضوعی که طی دو دهه اخیر روز به روز بیشتر شده است و بر روی ‌ایرانیان تازه‌وارد نیز تاثیر بدی دارد.

برخی از ‌ایرانیان بر‌این باورند که اختلاف عقیده سیاسی میان ‌ایرانیان موجب شده است تا شرایط کنونی پیش بیاید، اما به نظر می‌رسد که ‌این موضوع بیشتر بهانه است. طی چند سال گذشته، مهمترین مشکلی که ‌ایرانیان در کانادا با آن مواجه بوده‌اند، مشکلات مربوط به درآمدزایی و یافتن شغلی هماهنگ با پیشینه حرفه‌ای اصلی‌شان است. حقیقت ‌این است که تفاوت‌های فرهنگی عمیقی که میان‌ ایرانیان وجود دارد، مانع اصلی و اساسی برای برقراری ارتباط میان آنها می‌شود.

صاحب‌نظران بر‌این باورند که فرهنگ مجموعه‌ای است از هر آنچه مردمان با آن زندگی می‌کنند. فرهنگ مجموعه‌ای پیچیده‌ از قوانین، آداب و رسوم، عادت‌ها، باورها و مسایل اخلاقی اعضای یک جامعه است. به دیگر سخن، فرهنگ، راه مشترک زندگی کردن، ‌اندیشیدن و کنش افراد یک جامعه یا کشور نسبت به مسایل و موضوع‌های مختلف زیستگاه‌شان است.

در ‌ایران با توجه به تغییرات جدی در زمینه مسایل سیاسی و اجتماعی به خصوص طی ۴ دهه گذشته، شرایطی به وجود آمده است که به نظر می‌رسد بسیاری از موضوع‌های مشترک فرهنگی میان ‌ایرانیان کمرنگ شده یا به طور کلی از میان رفته است. شاید نگاهی گذرا به برخی از ‌این مسایل و بررسی بسیار اجمالی آنها، بتو‌اند تا حدودی دلایل اصلی گسست فرهنگی را نمایان کند.

ناکارآمدی سیستم آموزشی در ایران

طی چند سال گذشته در ایران، آموزش در سطح مدارس و حتی دانشگاه‌ها، فقط اختصاص به ارائه سرفصل‌های درس‌های مختلف داشته و در عمل هیچ کاری در زمینه رشد فرهنگی دانش‌آموزان و دانش‌جویان صورت نگرفته است.

به همین خاطر است که دانش‌آموزان با همان تربیت خانوادگی وارد مراکز آموزشی می‌شوند و با همان افکار و آموخته‌ها نیز مدرسه و دانشگاه را ترک می‌کنند، بی آنکه کمترین تغییری در شیوه رفتار یا نگاه آنها به مسایل مختلف زندگی پدید آمده باشد. در‌ این میان برخی تعصب‌های قومی ‌و زبانی نیز شرایط را بیش از پیش پیچیده می‌کند.

حال شما نگاه کنید به سیستم برخی دیگر از کشورهای توسعه یافته از جمله همین کانادا. در مدارس حتی شیوه درست عطسه کردن نیز آموزش داده می‌شود. البته بدون شک این سیستم آموزشی نیز بی‌عیب و نقص نیست، اما نکته اصلی و مهم این است که مراکز آموزشی می‌کوشند فرهنگ کشورشان را در سطحی هماهنگ و تعریف شده به دانش‌آموزان و دانش‌جویان بیاموزند. برای نمونه، فرهنگ کار کردن و اهمیت آن را از دوران نوجوانی به صورت عملی به کودکان و نوجوانان می‌آموزند و بر گسترش آن تاکید می‌کنند.
خودشیفتگی و خودمحوری

یکی از مشکلات بزرگی که به خصوص در میان بسیاری از ‌ایرانیان ساکن کانادا دیده می‌شود، نوعی خودشیفتگی است. بیشتر مهاجران ‌ایرانی برخوردار از دانش و تجربه‌های شاخصی در مشاغل اصلی خود هستند. همین عامل هم به آنها در پروسه پیچیده مهاجرت به کانادا کمک می‌کند، اما شاخص بودن در حرفه باعث ایجاد حس خودشیفتگی در بین ایرانیان می‌شود و خود را مرجع همه‌چیز می‌دانند و از دیگران نیز انتظار پیروی دارند.

پایین بودن آستانه تحمل در برابر انتقاد و شوخی و در بسیاری موارد حتی در برابر پیشنهادهای سازنده و موثر و کارآمد یکی دیگر از مشکلات ‌ایرانیان کانادا است که نه تنها همسویی را از آنها می‌گیرد، بلکه ریشه بسیاری از سوء‌تفاهم‌ها و درگیری‌هایی می‌شود که هیچ نتیجه‌ای به جز گسست فرهنگی بیشتر ندارد.

جمع گریزی و توهم توطئه

به نظر می‌رسد سال‌ها فشار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر ‌ایرانیان باعث شده است که آنها بیش از پیش جمع گریز و خودمحور شوند. ‌ایرانیان ساکن کانادا جای ‌اینکه جمع‌گرایی را تقویت کنند و در صورت وجود مشکل یا کمبود در هر مجموعه‌ای به دنبال راه حل باشند، ترجیح می‌دهند افکار خود را دنبال کنند و از جمع دور شوند. به ‌این ترتیب احساس امنیت و آرامش بیشتری دارند.

نکته مهم دیگر ‌این است که بسیاری از ‌ایرانیان کانادا نسبت به بیشتر گردهمایی‌هایی که‌ ایجاد می‌شود احساس بدبینی و نوع توهم توطئه دارند و در ‌این زمینه گاه دچار زیاده‌روی می‌شوند.

سخن آخر

البته مسایل و مشکلات فرهنگی بسیار زیادی دیگری وجود دارد که اشاره به آنها نیازمند چندین گزارش مفصل است، اما موضوع اصلی ‌این است که ‌این گسست‌های فرهنگی را بشناسیم و تلاش کنیم در جامعه جدیدی که عضو آنها هستیم یعنی کشور چندفرهنگی کانادا شرایط تازه‌ای از نظر فکری و فرهنگی برای خود ‌ایجاد کنیم تا شرایط رشد و شکوفایی خود و اطرافیان‌مان را فراهم بیاوریم.

به یاد داشته باشیم که توجه به مسایل فرهنگی نیازمند تلاش، صبر، آموزش و تبادل ‌اندیشه و آرا است. در ‌این صورت است که می‌توانیم خود را برای برخورداری از جامعه(کامیونیتی) پویاتر و بهتری آماده کنیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا