مردی که مادر شد
دویچه وله :ششم فروردین ۱۳۹۱؛ هشت سال پیش در چنین روزی مریم خاتون مُلکآرا در تهران درگذشت. او باعث صدور فتوای مشروعیت تغییر جنسیت شد.
مریمخاتون مُلکآرا با نام فریدون در آبکنار انزلی زاده شد. در خاطراتش مینویسد: «از زمان کودکی وقتی که به یاد داشتم خودم را یک زن میدانستم و از پوشیدن شلوار و لباسهای مردانه تنفر داشتم».
۲۴ ساله بود که با شهبانو فرح پهلوی دیدار کرد و از مشکلات افراد دارای اختلالات جنسیتی گفت و قول همکاری گرفت ولی وعدهها عملی نشدند.
۲۵ ساله بود که در رادیو و تلویزیون ملی ایران کارش را آغاز کرد اما به علت اختلالش از آنجا اخراج شد. در جریانهای درمان هرمونی، روانپزشکی و اجبار و فشارهای محیط، آسیبهای بسیار دید.
او به پیشنهاد آیتالله بهبهانی نامهای به روحالله خمینی در نجف نوشت و پس از آن در پاریس با او دیدار کرد ولی موفق به طرح مسئلهاش نشد.
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ از طریق دفتر یک روحانی مکاتباتش را از سر گرفت، اما پاسخی که دریافت میکرد دارای خلط مسئله بود و فتوای رای تغییر جنسیت افراد دوجنسیتی، یعنی دارای ۴۷ کروموزوم بود که دارای دو آلت تناسلی بودند: «نوشته بودم مادرم برای من تعریف کرده که در دو سالگی من با گچ خودم را مثل زنان آرایش میکردم و امام با تصور اینکه من دوجنسه هستم جواب دادند که باید طبق قوانین اسلامی یک زن شوم».
۳۴ ساله بود که سرانجام توانست وقت دیدار با آیتالله خمینی در جماران بگیرد؛ پس کت و شلوار پوشید، قرآنی در پرچم ایران پیچید و کفشهایش را به گردن آویخت.
حسن پسندیده و احمد خمینی میانجی شدند که او را راه دهند. پس از اینکه بر هیجان و احساسات خود مسلط شد سرانجام توانست مشکلش را تشریح کند و از رهبر مذهبی فتوای جراحی بگیرد.
او مینویسد: «امام با فتوای کتبی اجازه داد من و تمام تراجنسیها در ایران تغییر جنسیت دهیم».
۵۷ ساله بود که انجمن پشتیبانی از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران را گشود و در این مرکز مشاوره، اشتغالزایی، پشتیبانیهای سرپناهی و فعالیتهای اجتماعی انجام میداد.
بسیاری از کسانی که از پشتیبانی او برخوردار شدند، او را مادر و حتی پشتیبانتر از مادران خود میدانستند. در حالی که گاه از پشتیبانی خانوادههای خود محروم بودند.
مریمخاتون مُلکآرا در ۶۲ سالگی در تهران درگذشت.