حوادث

قتل دوست معتاد با وصل‌کردن برق

قتل دوست معتاد با وصل‌کردن برق

قتل دوست معتاد با وصل‌کردن برق
با‌این‌حال جسد برای تشخیص دقیق علت مرگ کالبد‌شکافی شد. با اینکه در ابتدا به نظر می‌رسید این مرد بر‌اثر تزریق مواد مخدر جانش را از دست داده باشد، اما بعد مشخص شد علت مرگ برق‌گرفتگی است و پزشکی قانونی تزریق مواد را کشنده تشخیص نداد.

مردی که متهم است دوستش را با جریان برق به قتل رسانده، در حالی پای میز محاکمه می‌رود که اتهامش را منکر شده است. دو سال قبل جسم بی‌جان مرد جوانی در منطقه‌ای مخروبه در تهران پیدا شد.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی و شناسایی مادر متوفی به‌عنوان، ولی دم، تحقیقات در این زمینه آغاز شد. مادر این جوان که آرش نام داشت، به مأموران گفت: پسرم به مواد مخدر اعتیاد داشت و اعتیاد او به حدی بود که بیشتر شب‌ها به خانه نمی‌آمد و با دوستانش مواد می‌کشید.

با‌این‌حال جسد برای تشخیص دقیق علت مرگ کالبد‌شکافی شد. با اینکه در ابتدا به نظر می‌رسید این مرد بر‌اثر تزریق مواد مخدر جانش را از دست داده باشد، اما بعد مشخص شد علت مرگ برق‌گرفتگی است و پزشکی قانونی تزریق مواد را کشنده تشخیص نداد.

به این ترتیب، پرونده قتل به جریان افتاد. مادر آرش از مأموران خواست تا قاتل فرزندش را پیدا کنند. او گفت: پسر من مواد مصرف می‌کرد، او پول مواد را از من می‌گرفت و من با اینکه از دیدن شرایط پسرم خیلی ناراحت بودم، اما می‌دانستم اگر پول ندهم دست به خلاف می‌زند؛ به همین دلیل پول می‌دادم تا کار خلاف دیگری نکند.

حالا هم درخواست مجازات عامل قتل پسرم را دارم. در‌حالی‌که مأموران در حال بررسی تلفن همراه مقتول بودند تا شاید بتوانند ردی از عامل قتل پیدا کنند، فردی به پلیس خبر داد مردی به نام حامد را کنار جسد آرش دیده است.

او گفت: حامد و آرش سال‌های زیادی بود که دوست بودند و با هم مواد مصرف می‌کردند. روز حادثه حامد پیکر آرش را به خرابه‌ای که معتادان در آنجا مواد مصرف می‌کردند، برد. تا جایی که من می‌دانم او با وصل‌کردن برق به پای دوستش، قتل را انجام داد.

او طنابی هم دور گردن آرش پیچیده بود تا اگر نتوانست با برق این کار را بکند، با طناب او را خفه کند. وقتی حامد بازداشت شد، قتل را انکار کرد و مدعی شد چنین کاری نکرده و فقط جسد آرش را به خرابه منتقل کرده است.

او گفت: آرش مقدار زیادی مواد تزریق کرده بود و حال درستی نداشت. من او را به خرابه بردم تا کنار خیابان نماند. فکر می‌کردم با روش‌هایی که بلد هستم، می‌توانم کاری کنم که حالش خوب شود، اما او جان باخت. من هم جسدش را رها کردم و دیگر خبری از او ندارم.

بعد از گفته‌های متهم، پلیس تحقیقات بیشتری از اطرافیان او انجام داد و مشخص شد این مرد مادرش را هم تهدید کرده بود. مادر حامد که ابتدا ارتکاب قتل به دست پسرش را انکار می‌کرد، گفت: حامد من را تهدید کرد که چیزی نگویم. آرش و حامد به خانه ما آمدند و در آنجا مواد کشیدند.

من نمی‌دانم به چه دلیل، اما فکر می‌کنم سر مواد با هم درگیر شدند. حامد به پای آرش برق وصل کرد تا او را شکنجه کند که آرش جانش را از دست داد.

حامد قصد کشتن دوستش را نداشت، فقط می‌خواست او را شکنجه کند که آرش جانش را از دست داد. من با حامد دعوا کردم و گفتم نباید این کار را می‌کرد و باید او را به دکتر می‌برد، اما او من را تهدید کرد و گفت اگر در‌این‌باره با کسی حرف بزنم، من را هم می‌کشد.

این زن گفت: حامد آدم خشنی است. من مطمئن هستم اگر به کسی چیزی می‌گفتم، من را هم می‌کشت؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم سکوت کنم و به مأموران چیزی نگویم. حامد به‌جز من، همسایه‌ها را هم تهدید کرده بود. به‌این‌ترتیب، حامد دوباره تحت بازجویی قرار گرفت.

او اظهارات مادرش را رد کرد و گفت: من به خاطر اعتیادی که دارم از سوی خانواده‌ام طرد شدم. مادرم به همین دلیل با من بد است و من را عامل آبروریزی خانواده می‌داند و دوست ندارد من در خانه باشم. همیشه هم با من دعوا دارد.

به همین دلیل علیه من شهادت دروغ داده است. آن روز من و آرش با هم مواد کشیدیم، او حالش بد شد و من او را به خرابه بردم تا حالش بهتر شود. در آنجا سیم برق رها شده بود. آرش را برق گرفت و کشت. من این کار را نکردم. آرش به‌دلیل اینکه نشئه بود و نمی‌توانست تکان بخورد و نتوانست واکنشی نشان دهد. من او را نکشتم و این اتهام را قبول ندارم.

این در حالی بود که شاهدانی که در خرابه حضور داشتند نیز شهادت دادند حامد عامل قتل آرش است. هرچند حامد در جلسه آخر بازپرسی و در مقام آخرین دفاع همچنان قتل را انکار کرد، اما با توجه به شکایت مادر آرش، گفته‌های مادر خودش و سایر شهود و همچنین نظریه پزشکی قانونی، پرونده تکمیل و با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود تا در برابر قضات از خودش دفاع کند. او اکنون با قرار بازداشت در زندان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا