فال روز شنبه ۱۶ نوامبر – ۲۵ آبانوردین
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را***که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا***تفقدی نکند طوطی شکرخا را
تعبیر:حالا که همه چیز دارد درست می شود پشتپا به آنه نزنو کارها را خراب نن زیرا به زودی پشیمان شده وبعد می فهمی که چه گوهری را از کف داده ای. از دشمن دیرین خود کمک نخواه چون تیشه به ریشه ات می زند. هر چند که همه چیز بهم ریخته است ولی سر و سامان گرفته و مشکلاتت حل می شود.
اردیبهشت
منم که گوشه میخانه خانقاه من است***دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است
گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک***نوای من به سحر آه عذرخواه من است
تعبیر: هر چیزی را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند. خود را گرفتار مسئله ای کرده ای که نجات از آن بسیار سخت است. آنقدر خود را غرق در این کار کرده ای که اطرافیان را از یاد برده ای. مقاومت کن حتی اگر مجبور شوی التماس کنی. خود را رهایی ده.
خرداد
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست***گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس***که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
تعبیر:به درگاه خداوند دست نیاز بلند کرده ای و عاجزانه طلب مراد می کنی. دنبال طبیبی برای درمان دل بیمار خود هستی. حاضری برای رسیدن به مقصود جان خود را هم فدا کنی. بالاخره فیض رحمت خداوندی شامل حالت می شود. روزگار تلخ برایت شیرین شده، نسیم بهاری هم دل سرد و بی روح تو را به گلزاری مصفا مبدل خواهد ساخت.
تیر
مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست***تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس***طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
تعبیر:به قولی که داده ای عمل کن. کار ناتمامت را تمام کن ولی پایت را از گلیمت درازتر نکن چون باعث رسوایی ات می شود. در حق کسی بدی نکن چون نتیجه اش دامنت را می گیرد. نصیحت این پیر دانا را گوش کن تا سعادتمند شوی و گره ی کار تو باز شود. اقبال و ستاره ی تو چون خوشه ی پروین است.
مرداد
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست***وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم***دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
تعبیر:چرا عاقل کند کاری ک باز آرد پشیمانی. از کاری که کرده ای بسیار نادم و پشیمانی. با شکست مواجه شده ای و فکر می کنی دیگر کسی تو را دوست ندارد و مورد احترام نیستی. اما مرور زمان همه چیز را دست می کند. مطمئن باش این شکست مقدمه ای است برای پیروزی بزرگ انشاالله.
شهریور
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست***سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید***تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
تعبیر:خود را با زرق و برق دنیوی مشغول کرده ای. اما بدان که همه ی اینها تمام شدنی است و در اشتباه هستی. اینقدر دم از پول نزن زیرا در چشم اهل ادب و معرفت بی ارزش می شوی، از این رو در راه کسب هنر و ادب هم به اندازه ی پول تلاش کن تا پیشرفتت بیشتر شده و در بین مردم محبوب تر شوی.
مهر
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را***دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز***باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
تعبیر: آنقدر در حال و هوای یار به وصال فکر کرده ای که زندگی را فراموش کرده و تمام سختی ها را به جان خریده ای. دل . دیده ات را با گریه به تاراج داده دیگر اشکی باقی نمانده است. هر چه مقدر و قسمت باشد همان می شود. امیدت را هیچ وقت از دست نده چون خداوند ارحم و الراحمین است.
آبان
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست***گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست***که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
تعبیر:از روزگار انتظار بی اندازه داری و مرتب گله می کنی. زیاد شکایت نکن. حوادثی برایت اتفاق می افتد تا امتحان شوی. غم دنیا را نخور اینها همه خواست خداوند است پس از روزهای خوش زندگیت نهایت استفاده را بکن و از آنلذت ببر و قدر نعمت های خدا را بدان.
آذر
بنال بلبل اگر با منت سر یاریست***که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست***چه جای دم زدن نافههای تاتاریست
تعبیر:چرا کاری را که به نفع تو نیست انجام می دهی و چیزی را که ارزشی ندارد به بهای گزاف می خواهی به دست آوری. گره کارت به دست خودت باز می شود. پس منتظر غیب منشین. متکی به بازوی خودت باش تا به مراد خود برسی.
دی
خم زلف تو دام کفر و دین است***ز کارستان او یک شمه این است
جمالت معجز حسن است لیکن***حدیث غمزهات سحر مبین است
تعبیر: سخن کوتاه می کنیم و می گوییم که مرادت خیلی زود برآورده می شود. دلت دوباره جوان می شود. دشمنان شکست خوردند و این از لطف خدا بود. خستگی از تنت بیرون می رود و در کاری که مراد توست جز پیروزی و ثروت چیزی دیگری نیست و این همان اجابت دعاهایت می باشد.
بهمن
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما***آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده***بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
تعبیر:به لطف و عنایت خداوند و با همت بلند به آرزوی دیرین خودتان خواهید رسید. غرور را کنار بگذارید و پیشنهاد خودتان را عنوان کنید. در کارتان مشورت نمائید و امیدتان را از دست ندهید. تکیه بر ظواهر ننمائید. دست به دعا بردارید. با توکل به حق هر کار غیرممکن ممکن می شود.
اسفند
دل من در هوای روی فرخ***بود آشفته همچون موی فرخ
بجز هندوی زلفش هیچ کس نیست***که برخوردار شد از روی فرخ
تعبیر:کسی می خواهد با وعده و وعید شما را گول بزند، بسیار مراقب باشید. درآمد حلال و کم را به درآمد حرام و زیاد ترجیح دهید، در کلامتان ذکر خداوند را فراموش نکنید تا شما را از فقر به پادشاهی برساند. برای رسیدن به مراد باید هفت خوان رستم را طی کنید. قناعت کنید تا زندگی برایتان از شکر هم شیرین تر شود.