افشاگری جنجالی مرضیه برومند در یک نشست
مرضیه برومند در نشست رسانهای که با اهالی رسانه برگزار کرد؛ مشکلات ساختاری، تشکیلاتی ، بیکاری و عدم امنیت شغلی، عدم ارتباط و انسجام انجمنهای خانه سینما با یکدیگر، مشکلات مالی، بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامههای مهم خانه سینما را ضعفهای این نهاد صنفی عنوان کرد.
مرضیه برومند در نشست رسانهای که با اهالی رسانه برگزار کرد؛ مشکلات ساختاری، تشکیلاتی ، بیکاری و عدم امنیت شغلی، عدم ارتباط و انسجام انجمنهای خانه سینما با یکدیگر، مشکلات مالی، بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامههای مهم خانه سینما را ضعفهای این نهاد صنفی عنوان کرد.
وقتی ۱۳ اسفند ماه ۱۴۰۱ خبر انتصاب مرضیه برومند به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما اعلام شد شاید اهالی سینما تا حدودی نفس راحتی کشیدند چون بعد از استعفای منوچهر شاهسواری و کش و قوسهای فراوان ۶ ماهه بالاخره فردی برای مدیریت این خانه پردردسر و پرماجرا انتخاب شده بود که تصور میشد به دلیل روحیه جنگندگی، اقتدار و صراحتی که دارد تاحدودی میتواند از پس مشکلات عدیده ای که گریبان خانه سینما را گرفته است، بربیاید و با تدبیر فضای اتحاد را بین صنوف برقرار و تعارضاتی را که بین خانه سینما و سازمان سینمایی وجود دارد، حل کند.
مرضیه برومند نام و چهره شناخته شدهای چه در میان اهالی هنر و چه عموم جامعه است؛ هنرمندی که از نگاه سینمادوستان خالق آثار ماندگاری در حوزه سینمای کودک و حتی بزرگسال است و آثارش از «شهر موشها» و «قصههای تابهتا» و «خونه مادربزرگه» گرفته تا «آرایشگاه زیبا» و «هتل» همچنان در یاد و خاطره مردم باقی مانده است. اما اهالی رسانه و سینماگران شاید مرضیه برومند را به شیوه دیگری به یاد بیاورند زنی مستقل و مقتدر که صراحت کلام همیشگی اش باعث شده همیشه حرف دلش را بزند و از مواضعش کوتاه نیاید.
از خانه عروسک تا خانه سینما
برومند همچنین از هنرمندان فعال و شناخته شده عرصه تئاتر عروسکی است و به گفته بسیاری از فعالان این حوزه همچون یک مادر برای تئاتر عروسکی دل میسوزاند. او قبل از قبول مدیرعاملی خانه سینما با فضای مدیریت و چالشهای پذیرش یک مسئولیت سنگین بیگانه نبود، برومند علاوه بر مدیریت خانه عروسک، تجربه دبیری پانزدهمین و هفدهمین جشنواره نمایشهای عروسکی تهران-مبارک را هم عهده دار بوده است که تلاش کرد دراین ۲ دوره جان تازه ای به تئاتر عروسکی ببخشد و پیگیر مطالبات جامعه تئاتر عروسکی باشد که البته پیگیری همین مطالبات و مشکلاتی که در جهت استقلال دبیری جشنواره با آن روبه رو شده بود برومند را در دوره پانزدهم جشنواره تا مرز استعفا هم برد که البته این استعفا از طرف علی مرادخانی معاون هنری وقت پذیرفته نشد و برومند با وعده حل مشکلات که معاون هنری قولش را به او داده بود بر مسند خود ماندگار شد و اتفاقاً تلاش کرد جشنواره متفاوتی را هم برگزار کند و در این راه موفق هم عمل کرد.
اما مشکلاتی که خانه سینما با آن دست و پنجه نرم میکند بسیار ریشه دارتر و پررنگتر از مشکلات اهالی تئاتر عروسکی است. برومند زمانی که پیشنهاد مدیرعاملی خانه سینما را پذیرفت، نمیدانست که با چه چالشهایی هم در خود بدنه این جامعه صنفی و هم در تعارض با وزارت ارشاد و وزارت کار روبرو خواهد بود.
برومند در نشست رسانهای که خرداد ماه با اهالی رسانه برگزار کرد؛ مشکلات ساختاری، تشکیلاتی و اداری، بیکاری و عدم امنیت شغلی، عدم ارتباط و انسجام انجمنهای خانه سینما با یکدیگر، مشکلات مالی، بلاتکلیفی و ناتمام ماندن برنامههای مهم خانه سینما، درگیر شدن خانه سینما با مسائل و مشکلات روزمره و غفلت از امور زیربنایی را به عنوان ضعفهای این نهاد صنفی از نگاه خود عنوان کرد.
حجم بزرگی از نامه برای سفارتها و ویزا
وی گفت: زمانی فضای خیلی صمیمانهای در این خانه وجود داشت ولی در این مدت من مشغول رسیدگی به درخواستهای مالی، وام و نیز حجم بزرگی از نامه برای سفارتها و ویزا بودم. بجز اینها مشکلات مالی بسیار جدی است و من بهخاطر این وضعیت مدتی است شبها قرص آرامبخش می خورم، واقعیت این است که ما شاه نشینان هنوز نتوانستیم حقوق ماه گذشته کارکنان خود را بدهیم. بودجهای که سازمان سینمایی میدهد بسیار اندک است؛ بودجهای که سهم ما و سهم فرهنگ است. بودجه ما مستقیم برای هزینههای جاری صرف میشود. من مرضیه برومند یزدی هستم ولی اصلاً خسیس نیستم ولی در این مدت مدام همه چیز را بررسی میکنم که چطور خرج میشود. بودجه ما نصف شده و با این تورم به یک چهارم رسیده و با این کارها اصلاً نمیتوان برنامههای کلان را پیش برد.
برومند مشکلات دیگری هم پیش رو داشت از مسموم بودن فضای سینما به دلیل راه افتادن جنبش «میتو» در آغاز فعالیتش و در ادامه ممنوعالفعالیت شدن برخی از هنرمندان و انتظاراتی که از خانه سینما برای ورود به این مسائل میرفت تا اختلاف با سازمان سینمایی بر سر ماهیت سینما که سالهاست در جریان است و از همه مهمتر وضعیت اساسنامه خانه سینما که مدت هاست درباره اصلاح و بهروز شدن آن حرف و حدیث وجود دارد.
برومند در همین نشست رسانهای اش درباره این مساله با لحن طنز همیشگیاش عنوان کرد: اساسنامه خانه سینما «اسمشو نبر» (نام شخصیتی در یکی از آثار برومند) شدهاست و تا اسم آن میآید، برخی فکر میکنند یک چیز مخملی کودتا طور است، در صورتی که باید اساسنامه خانه سینما بهروز شود. سر این موضوع با دولت قبلی و فعلی هم شرایطی وجود داشته و انگار نوعی توهم توطئه پیش میآید.
حفظ شأن سینما و سینماگران
برومند در گفتوگویی که در زمان مدیریتش بر خانه سینما با یکی از روزنامهها داشت نیز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مساله معیشتی هنرمندان بزرگترین چالش پیش رویش در خانه سینما است، گفت: مساله معیشتی خیلی مهم است، اما مهمترینش نیست چون مهمترین مساله این است که سینما شانیت خودش را به دست بیاورد و شانیتش حتماً وابسته به شانیت سینماگران است. کارگردانهای درجه یک، بازیگران، مؤلفان، هنرمندان، اندیشمندان، عوامل تولید و … همگی در این مساله نقش داشتند که ما یک سینمای درخشان در سطح دنیا داشته باشیم. ما در جهان حرف برای گفتن داریم و سینمای ما در منطقه اصلاً قابل قیاس با سینمای مثلاً ترکیه نیست. بنابراین من می گویم که سینما باید شانیت خودش را پیدا کند و وقتی این اتفاق افتاد اهالی سینما هم حتماً شأن خود را پیدا میکنند.
وی ادامه داد: متأسفانه من به عنوان مرضیه برومند نه مدیرعامل خانه سینما معتقدم که جریانی از سالها قبل چه در خارج از کشور و چه داخل کشور شروع شد که میخواهند اصلاً ما نباشیم. این ۲ گروه به نظر میرسد هدف مشترک دارند و اصلاً نمی دانم چطور میشود تندروهای خارجی و تندروهای داخلی جفتشان یک هدف داشته باشند و جفتشان میخواهند به این نقطه برسند که مثلاً من نباشم، خانم معتمدآریا نباشد، پرویز پرستویی نباشد بنابراین شرایط را یک جوری به قول فرانسویها «پروواکه» میکنند تا ما حذف شویم. بنابراین من می گویم مهمترین وظیفهای که ما پیش رو داریم این است که نگذاریم حذفمان کنند. چون ما اتصال مردم به حاکمیت هستیم. منظورم این نیست که میخواهیم به زور مردم را به حاکمیت وصل کنیم، نه شاید اشتباه گفتم. بلکه ما میانجی هستیم و باید بحرانها و شکافها را ترمیم کنیم و حرف مردم را به گوش مسئولان برسانیم…. متأسفانه مسئولان ما بدسلیقه و کج سلیقه هستند چون هرچه کارهای بد میکنند خوب بُلد و پررنگ میشود اما بلد نیستند دوتا کار خوبی را که میکنند، تبلیغ و آن را رسانهای کنند.
استعفایی که تصمیمش از قبل گرفته شده بود
با این اوصاف اهالی رسانه میدانستند قبل از اینکه در ۱۶ آبان ماه استعفای مرضیه برومند رسانهای شود او از چند ماه قبل قصد استعفا داشت و حتی در نشست رسانهای اش هم به این مساله اشاره کرده بود. طبق گفته خود برومند او از ۱۰ مهر ماه استعفای خود را به هیأت مدیره خانه سینما اعلام کرده بود یعنی ۱۹ روز بعد از اینکه فرهاد توحیدی که پیش از این به عنوان دبیر جشن خانه سینما معرفی شده بود با انتشار متنی در صفحه مجازی خود از این سمت کنارهگیری کند.
توحیدی در متن استعفایش که خطاب به محمدمهدی عسگرپور نوشته بود بر مساله اختلاف نظر میان صنوف سینمایی تاکیده کرده و در بخشی از این نامه آورده بود: «تاریخچه برگزاری ۲۲ دوره گذشته اما نشان میدهد که برگزاری آنها همواره متأثر از حوادث روز بوده است نیک آگاهید که برخی از صنوف مؤثر خانه سینما موافق برگزاری دوره بیست و سوم نیستند و بیم آن میرود که تداوم اقدامات اجرایی به بروز دودستگی و رویارویی میان اصناف خانه سینما منجر شود.
به گواه بیست و اندی سال فعالیت صنفی این جانب همواره مانع یکپارچگی سازمانی در عین وجود اختلاف نظر بودهام بنابراین اجازه میخواهم با تشکر از حمایتهای همه جانبه جنابعالی و هیأت مدیره و مدیرعامل محترم استعفای خود را از دبیری رویداد دوره بیست و سوم تقدیم کرده و آرزو کنم در آستانه تأسیس خانه سینما انسجام و همدلی میان اصناف خانه سینما پایدار باشد.»
در واقع برخلاف آنچه که ممکن است از بیرون به نظر برسد استعفای مرضیه برومند به دلیل اظهاراتش درباره مشارکت سینماگران در مقابله با اسرائیل در ۲۶ مهر ماه و مراسم تشییع پیکر داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی فر و واکنشهای مغرضانهای که به صحبتهای او شد، نبود چون مشکلاتی که در طول این چند ماه در خانه سینما وجود داشت در زمان مدیریت برومند «سخت و پیچیدهتر» شده بود.
برومند دلیل استعفایش را اینطور عنوان کرده است: «ناتوانی من در درک پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانه سینما که در لغو رویداد سالانه موسوم به جشن سینما خود را نشان داد و همچنین خودداری سازمان سینمایی از پرداختهای به موقع تکلیفی به دلایل مختلف مزید بر علت شد و احساس کردم بودن من دیگر نه تنها ثمر ندارد بلکه ممکن است به این نهاد صنفی با ارزش و یگانه آسیب وارد کند، بنابراین استعفای خودم را تقدیم کردم و قول دادم تا تاریخ بیستم آبان همچنان خانه سینما را اداره کنم و به قولم عمل کردم. برای خانه و خانواده پرافتخار سینما آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و همچنان در خدمت مردم و فرهنگ و هنر این سرزمین هستم.»
در واقع برومند ترجیح داد عطای مدیرعاملی خانه سینما را به لقایش ببخشد تا عمر فعالیت اولین مدیرعامل زن خانه سینما به کمتر از یک سال برسد. البته بعید نیست فشارهایی که به خاطر اظهاراتش درباره جنگ با فلسطین به او وارد شد و شاهد بودیم برخی جریانات سینمایی از همین اظهارات سوءاستفاده کرده و دست به تسویه حساب شخصی با این هنرمند زدند که در ادامه منجر به توضیح برومند درباره صحبتهایش شد، در استعفایش بی تاثیر نبوده باشد.
اصلاً خانه سینما مدیرعامل میخواهد؟
ابوالحسن داوودی کارگردان و تهیهکننده سینما که چندی است مسئولیت دبیری شورای عالی تهیهکنندگان را نیز برعهده دارد در گفتوگو با یکی از روزنامههای کثیرالانتشار درباره وضعیت این روزهای خانه سینما گفته است:
«خانه سینما در موقعیتی کاملاً بحرانی قرار گرفته است، بهطوریکه کمترین بیتدبیری در ادامه سیاستگذاریهای آن ممکن است منجر به روندی شود که برای این نهاد یگانه صنفی عمیقاً خسارتساز باشد، تا جایی که حتی بسیاری از تحلیلهای جریان افراطی ضد سینما و خانه سینمای مستقل جامه عمل بپوشد و آن آرزویی که سالها مبنی بر منفعل کردن و نهایتاً از بین رفتن آن داشتند، کلیدش زده شود. سالیان سال است این مطلب را تکرار میکنم که اگرچه از ابتدا خانه سینما ساختار معیوبی داشته و در تمام این سالها هم یا فرصتش پیش نیامده یا عزمش که – با تعامل غیر انحصارطلبانه دولت با صنف – راه چارهای برای این ساختار معیوب سنجیده شود و با خیرخواهی به مشکلات آن رسیدگی شود، اما در مقابل خانه سینما هم همواره از توان لجستیکی برخوردار بوده که در موارد بحران، با وجود عسر و حرجی که متحمل شده و البته در صورت مدیریت باتدبیر، فراگیرتر و ماندگارتر و قدرتمندتر هم شده است.
الان دیگر بهخصوص با رویکرد این دوره از حاکمیت فرهنگی و جنس رفتار و کردار صرفاً متکی بر تهدید و نه تعامل، فرصت از این حرفها گذشته است اما میخواهم با تاکید بگویم دوستان هیأت رئیسه در مسئولیتی که برعهده دارند نباید دیگر کوچکترین اشتباهی کنند و دوباره خانه سینما را در آزمونی که از آن ناموفق بیرون آمدند، قرار دهند. به اعتقاد من خانه سینما تا اطلاع ثانوی به مدیرعامل نیاز ندارد و با سرپرستی موقت نیز میتواند به کار خودش ادامه دهد و معضل حاکم را بشکند. هیأتمدیره فعلی بر خلاف آنچه جریانهای فکری و سیاسی تندرو رسانههای افراطی و موافق سینمای ایزوله شده میگویند و تبلیغ میکنند، نسبتاً معقول و با کمترین مساله و حاشیه پیش رفته و کارش را انجام داده است…
به نظر من خانم مرضیه برومند با خلوص و ایثار کامل پا به این عرصه گذاشت، اما به دلیل اینکه به روحیه کار در خانه سینما آشنا نبود و با ساز و کار ساختار این نهاد صنفی آشنایی نداشت، نتوانست آنچه را که میاندیشید محقق کند باز هم میگویم برای اینکه خانه سینما در شرایط حاضر دوام بیاورد و از این بحران گذر کند، تنها به یک سرپرست نیاز دارد. شاید در این شرایط بهترین گزینه هم خود عسگرپور باشد، فکر میکنم او در شرایط فعلی بهتر از دیگران میتواند فضای اتحاد را در درون صنف حفظ کند که این مهمترین عامل بقای خانه است، خانه سینما در حال حاضر با هیچ سینماگر چهره و سلبریتی به جایی نمیرسد، چه بسا وضعیت آن به مراتب ملتهبتر هم بشود.»
البته از اظهارات داوودی چند روز بیشتر نگذشته بود که هیات رییسه خانه سینما تصمیم گرفت مدیرعامل جدید را معرفی کند و بر این اساس علی دهکردی که خودش سابقه صنفی دارد و از اعضای هیات رییسه است به عنوان مدیرعامل جدید خانه سینما معرفی شد. باید دید خانه سینما چطور قرار است با بحرانهای ادامه دار گذشته و اتفاقات پیش رو کنار بیاید و بالاخره کِی قرار است جامعه اصناف سینمای ایران از مشکلاتی که سال هاست با آن دست و پنجه نرم میکند، رهایی یابد.