چرا «عامهپسند» یک فیلم عامهپسند است؟
چرا «عامهپسند» یک فیلم عامهپسند است؟
چرا «عامهپسند» یک فیلم عامهپسند است؟
«عامه پسند» فیلم آخر سهیل بیرقی اولین اکرانهای خود را در جشنواره فجر سی و هشتم و خصوصا سینمای رسانه پشتسر گذاشت و واکنشهای متفاوتی را نسبت به خود برانگیخت. بعضیها فیلم را دوست داشتند و از آن دفاع کردند و در مقابل عدهای هم معتقدند که این ضعیفترین فیلم بیرقی است. فیلمی که مانند آثار قبلی او هیجانانگیز نیست و در مواقعی خصوصا میانه فیلم کسلکننده میشود.
اما فارغ از کیفیت سینمایی و میزان سرگرمکنندگی فیلم، بیرقی موضوعش را طوری انتخاب کرده که نکات و ویژگیهایی در مضمونش داشته باشد که با مخاطب طبقهمتوسط خود (که اصلیترین طبقهای هستند که به سینما میرود) ارتباط بگیرد و او را کنجکاو به تماشا کند. این نشان میدهد بیرقی هوشمندانه به دنبال المانها و مصادیقی میگردد تا فروش فیلم را تضمین کند، حتی اگر ضعیفترین فیلمش باشد. در این یادداشت اصلیترین ویژگیهایی که میتوانند برای مخاطب عام کنجکاویبرانگیز باشند را مرور کردهایم.
استفاده از بازیگران محبوب
این مسئلهای است که بیرقی از فیلم اول خود به آن توجه ویژهای داشته است. در فیلمهای او همیشه یک سوپر استار مانند لیلا حاتمی یا باران کوثری حضور دارند و در کنار اینها بیرقی از بازیگرانی که بهتازگی محبوب شدهاند استفاده میکند. مانند امیر جدیدی یا هوتن شکیبا که از جمله ستارگان تازه و نوظهور سینمای ایران هستند.
این فیلم هم پرستاره است. فاطمه معتمدآریا نقش اصلی را ایفا میکند و باران کوثری و هوتن شکیبا دیگر بازیگران آن هستند.
دفاع از حقوق زنان در فضایی ضد زن
بیرقی با همان دو فیلم اولش به کارگردانی معروف شد که فیلمهای زنانه میسازد و جهان زنانه را خوب میشناسد. این یکی از همان هوشمندیهای بیرقی در انتخاب موضوع است. بحث حقوق زنان در سالهای اخیر بیشتر از هروقت دیگری باب شده و این بستر خوبی برای پرداخت این فیلمها فراهم میکند.
بیرقی همیشه، اما در کنار قهرمانان زنش میایستد و طرف آنها را میگیرد. «عامهپسند»، اما فیلم بیرحمتری است. همه در فیلم علیه قهرمان زنش فهیمه میشورند. جهان فیلم و آدمها همه سعی خود را میکنند تا او در مسیر به استقلال رسیدن خود شکست بخورد. اما فهیمه سرسخت است و کم نمیآورد. همین روحیه سرسختانه به مذاق مخاطب عام خصوصاً زنان بسیار خوش خواهد آمد و احتمالا زنان میانسال طبقه متوسط خصوصا با فیلم بسیار همدلی میکنند و به دوستانشان آنرا برای تماشا پیشنهاد میدهند. حتی ضدزنترین تماشاگران هم میتوانند تحت تاثیر فاز زنانه «عامهپسند» قرار بگیرند.
یک کلاغ چهل کلاغ
نمایش فضای شهرهای کوچک شهرستانی و جو بستهای که چنین شهرهایی دارند در فیلم بسیار پررنگ است. فهیمه بهشهری میرود که در آن حتی کارکردن زنان هم چندان مرسوم نیست و به یک زن تنها خانه اجاره نمیدهند. از همان لحظه اول ورود به شهر تماشاگر با این فضای بسته آشنا میشود و درمییابد قهرمان در وادی پردردسری افتاده و همین باعث میشود با فهیمه بیشتر همراهی کند و همهی فضا تاثیر بیشتری بر احساساتش بگذارند.
استفاده از مفاهیم جنجالی روز
علاوه بر مباحث فمنیستی، «عامهپسند» هم در داستان اصلی خود و هم در خرده داستانهایش دست روی موضوعات حساسی میگذارد. در داستان اصلی روایت زنی پنجاه و هفت ساله را تعریف میکند که همسرش را ترک کرده و درحالیکه تمام عمر خانهدار بوده، سرکوفت خورده و مادر بوده است، تصمیم میگیرد برای اولین بار روی پای خودش بیاستد و کار کند تا خرج زندگیش را دربیاورد و استقلال پیدا کند. استقلال یافتن یک زن میانسال موضوع تازه نفس و هیجانانگیزی است.
در خرده داستان اصلی فیلم هم با یک مرد همجنسگرا سروکار داریم. دیگر دوران پرداختن به ارتباط و دوستی دختر و پسرها تمام شده و مسائل اجتماعی جدیدی در جامعه سر بلند میکنند. همجنسگرایی از جمله این موارد است که خط قرمز هم محسوب میشود. اما بیرقی در لفافه به آن میپردازد.
قهرمان شکستخورده
در برخی مواقع یک قهرمان شکست خورده بهیادماندنیتر و ماندگارتر و همدلیبرانگیزتر از قهرمانی است که مسیر سرنوشتش به پیروزی منجر میشود. بیرقی این را هم خوب میداند و به قهرمانش رحم نمیکند. نه خبری از معجره است و نه گشایشی. فهیمه باید تاوان استقلالش را بپردازد و تاوان سختی هم در انتظارش است و در این مسیر تنهای تنهای تنهاست. این هم باعث میشود تماشاگر علاقه خاص و ویژهای به فهیمه پیدا کند.
باید صبر کرد تا اکران عمومی و دید که هوشمندی بیرقی در قرار دادن این نکات عامهپسند و مورد پسند طبقه متوسط رقابت را از آن خود میکند یا اینکه به ضعفهای سینمایی و روایت گیجکنندهاش میبازد.