اخبار جهان

هدیه خداحافظی دونالد ترامپ ممکن است جنگ با ایران باشد

هدیه خداحافظی دونالد ترامپ ممکن است جنگ با ایران باشد

هدیه خداحافظی دونالد ترامپ ممکن است جنگ با ایران باشد
افشاگر جنگ ویتنام از افرادی که اسناد محرمانه آمریکا را در اختیار دارند خواست که افشاگری را به تعویق نیاندازند.
ایندیپندنت فارسی : تحریک رئیس‌جمهور ترامپ به خشونت مجرمانه اوباش و اشغال کنگره آمریکا روشن ساخت که هیچ محدودیتی در مورد سوءاستفاده‌ای که ممکن است او در چند روز آینده از قدرت خود در مقام رئیس‌جمهور انجام دهد وجود ندارد.

دانیل الزبرگ، افشاگری که اسناد پنتاگون مبنی بر این که دولت ایالات متحده در مورد جنگ ویتنام به مردم آمریکا دروغ گفته را فاش کرده، در مقاله‌ای برای گاردین نوشته است: با توجه به تخطی آتش‌افزوانه‌ای که دونالد ترامپ روز چهارشنبه انجام داد، من هراس دارم که در چند روز آینده موجب تحریک اقدام بسیار خطرناک‌تری شود و جنگی را که مدت‌ها می‌خواسته، با ایران به راه بیازندازد.

آیا ممکن است او آنقدر خیالاتی باشد که تصور کند چنین جنگی به نفع ملت یا منطقه یا حتی منافع کوتاه مدت خودش است؟ رفتار و وضعیت روحی آشکار وی در این هفته و طی دو ماه گذشته به این پرسش پاسخ می‌دهد.

اعزام بمب‌افکن‌های بی-۵۲ به سفرهای رفت و برگشت بی‌وقفه از داکوتای شمالی به سواحل ایران (چهارمین پرواز در هفت هفته)، که یکی از آنها در پایان سال میلادی بود، همراه با افزایش نیروهای آمریکایی در منطقه، نه تنها هشداری به ایران است بلکه هشدار به ما هم هست.

در اواسط ماه نوامبر که این پروازها آغاز شد، رئیس‌جمهور باید در بالاترین سطح، از حمله بی‌پروا به تاسیسات اتمی ایران منصرف می‌شد. اما از سوی دیگر، حمله «تحریک آمیز» توسط ایران (توسط شبه‌نظامیان همسو با ایران در عراق) از دستور خارج نشد.

ارتش آمریکا و نهاد‌های اطلاعاتی به طور مکرر اطلاعات نادرستی را در اختیار روسای جمهور قرار داده‌اند، که بهانه‌هایی برای حمله به دشمنان فرضی ما شده است؛ مانند ویتنام و عراق. یا اینکه آنها اقدامات پنهانی را پیشنهاد کرده‌اند که می‌تواند مخالفان را به واکنش‌هایی وا دارد که «تلافی‌جویی» آمریکا را توجیه کند.

احتمالا کشتن محسن فخری‌زاده، چهره کلیدی برنامه هسته‌ای ایران در ماه نوامبر چنین اقدام تحریک‌آمیزی بوده است. اگر چنین باشد، همانطور که دقیقا یک سال پیش درباره کشتن قاسم سلیمانی انجام شد، این طرح تاکنون شکست خورده است.

اما اکنون زمان کافی برای تبادل کنش و واکنش‌های خشنی که می‌تواند مانع از بازگشت دولت آینده بایدن به توافق هسته‌ای شود وجود ندارد. بدیهی است که برای تحریک ایران به این که پاسخ مخاطره‌آمیزی بدهد تا یک حمله هوایی بزرگ را قبل از ترک ترامپ توجیه کند، به اقدامی بیش از کشتن افراد نیاز است. ارتش آمریکا و ستاد برنامه‌ریزی آمریکا انجام وظیفه مقابله با این چالش را در برنامه خود قرار داده‌اند.

من خودم در جنگ ویتنام، حدود نیم قرن پیش ناظر چنین برنامه‌ریزی بودم. سوم سپتامبر ۱۹۶۴، تنها یک ماه پس از آنکه دستیار ویژه معاون وزیر دفاع در امور امنیت بین‌الملل، جان تی مک ناتون شدم – یادداشتی روی میز من در پنتاگون قرار گرفت که توسط رئیسم نوشته شده بود. او «اقدامات احتمالی در بعضی مواقع برای تحریک پاسخ ارتش DRV [ویتنام شمالی] را پیشنهاد می‌کرد … که احتمالا زمینه‌های خوبی برای فراهم آوردن زمینه تشدید تنش از سوی ما، در صورت تمایل، فراهم می‌آورد.»

چنین اقداماتی «که به صورت عمدی واکنش DRV را برمی‌انگیخت (همانطور که پنج روز بعد توسط همتای مک ناتون در وزارت امور خارجه، دستیار وزیر خارجه ویلیام باندی بیان شد)، شامل «افزایش گشت‌های دریایی ایالات متحده در نزدیکی سواحل ویتنام شمالی»- یعنی گشت‌زنی در آب‌های ساحلی ۱۲ مایلی می‌شد که ویتنام شمالی ادعای آن را داشت: تا حد لزوم به ساحل نزدیک شوید، برای دریافت پاسخی که می‌تواند آنچه مک ناتون «فشار کامل به ویتنام شمالی» [به تدریج کمپین بمب گذاری همه جانبه] می‌نامد را توجیه کند»؛ به ویژه «اگر یک کشتی آمریکایی غرق می‌شد» این اقدامات می‌توانست بهتر دنبال شود.
من تقریبا اطمینان دارم که چنین برنامه‌ریزی‌های احتمالی، به کارگردانی دفتر ریاست جمهوری در کاخ سفید، برای تحریک، و در صورت لزوم، بهانه‌ای برای حمله به ایران صورت می‌گیرد. در پنتاگون، سیا و کاخ سفید مقاماتی هستند که شاید یکی از آنها پشت میز سابق من در پنتاگون نشسته باشد، و روی صفحه نمایش امن رایانه خود توصیه‌هایی کاملا محرمانه شبیه به یادداشت‌های مک ناتون و باندی بب؛ همان‌ها که سپتامبر ۱۹۶۴ روی میز من قرار گرفت.

من همواره تاسف می‌خورم که از آن یادداشت کپی نگرفتم و آنها را منعکس نکردم؛ همینطور از بسیاری دیگر از پرونده‌ها در گاوصندوق فوق محرمانه که آن زمان در دفترم بود. همه تبلیغات رئیس‌جمهور در آن پاییز مبنی بر این که «ما به دنبال هیچ جنگ گسترده‌تری نیستیم» دروغ بود. اگر به جای اینکه پنج سال بعد آنها را ۱۹۶۹ به سناتور فولبرایت در کمیته روابط خارجی بدهم، یا در سال ۱۹۷۱ آنها را در اختیار رسانه‌ها قرار دهم، سپتامبر سال ۱۹۶۴ این کار را انجام داده بودم، ممکن بود زندگی‌های بسیاری نجات پیدا کند.

اسناد یا پرونده‌های دیجیتالی امروزی که حاکی از قصد تحریک یا «تلافی جویی در برابر» اقدامات ایران است نباید بار دیگر از کنگره آمریکا و عموم آمریکایی‌ها مخفی نگه داشته شود. مبادا تا قبل از بیستم ژانویه، با فاجعه و جنگی بدتر از جنگ ویتنام و همه جنگ‌های خاورمیانه مواجه شویم. برای برنامه‌ریزی چنین جنگی از سوی این این رئیس‌جمهور زمان هست. همینطور برای آگاه ساختن مردم و کنگره، و جلوگیری از چنین اقدامی وقت هست.

من از افشاگران سیاسی شجاع می‌خوام که امروز و این هفته این کار را انجام دهند، نه ماه‌ها یا سا‌ل‌ها پس از شروع بمباران‌ها. این می‌تواند وطن پرستانه‌ترین اقدام زندگی آنها باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا