نبود عزت نفس در زندگی مشترک چگونه باعث تخریب می شود؟
نبود عزت نفس در زندگی مشترک چگونه باعث تخریب می شود؟
نبود عزت نفس در زندگی مشترک چگونه باعث تخریب می شود؟
یکی از مهمترین مسائلی که میتواند در برقراری ارتباط سالم موثر باشد و روابط سازندهتری را بسازد، وجود عزت نفس در یک فرد است. اگر کسی به اندازه کافی خود را باور نداشته باشد و به تواناییها و حتی عیوبش واقف نباشد، نباید انتظار داشته باشد در زندگی مشترکش موفق باشد.
اگر کسی خود را نشناسد و به خود احترام نگذارد، طلب کردن این احترام از فرد مقابلش محال است.
حتی این احتمال وجود دارد که فردی که عزت نفس کافی ندارد، زندگی با شریکی را انتخاب کند که در آن، مطابق با باورهای اشتباهی که نسبت به خودش دارد، با او برخورد شود. در این مقاله به شما میگوییم که چطور عزت نفس پایین میتواند روی زندگی یک فرد تاثیر منفی بگذارد.
سیاری از انسانها همسر خود را بر اساس خود ایده آلشان انتخاب میکنند و نا آگاهانه چرخههای غلطی از روابط شکل میگیرد و عزت نفس فرد بیشتر آسیبمیبیند.
در شرایطی که خانم با عزت نفس بالا شوهری با عزت نفس پایین داشته باشد مرد دچار احساس بیکفایتی و بی عرضگی بیشتری میکند و اگر کفایت مردی در زندگی مشترکش زیر سوال برود و برای فرار از اضطراب مدام تسلیم شود در دراز مدت اصطلاحاَ فردی تو سری خور و دارای اختلال میشود.
گاهی ممکن هست مردان برای محافظت از کفایتشان از نیروی بدنی خود استفاده کنند و زن را مورد آزار قرار دهد و گاهی ممکن هست مرد وارد روابط موازی دیگری شود چرا که همسر خودش مرد نمیخواهد، ابر مرد میخواهد.
اگر آقا عزت نفس بالا و خانم عزت نفس پایین داشته باشد چرخه معیوب دیگری شکل میگیرد زنها عمیقاَ نیاز دارند دوست داشته شوند زنی با عزت نفس پایین مدام توسط شوهرش با زنان دیگر مقایسه میشود و احساس میکند همسرش او را دوست ندارد و در این رابطه حتی حال آقا هم بد میشود و از ازدواج خود احساس نارضایتی میکند.
اگر هردو خانم و آقا دارای عزت نفس پایین باشند در مسائل مهم زندگی مثل فرزندپروری یا ایجاد مرز و حریم برای زندگی مشترک دچار اشکال و آسیب میشوند.
-اکثر افرادی که سریعا بعد از ازدواج دچار چالش میشوند و با مشکلات نه چندان جدی اما عمیقی روبرو میشوند، کسانی هستند که ازدواج را به چشم یک نجات دهنده میدیدند.
این افراد گمان میکردند خوشبختی و سعادت در گرو آمدن کسی است که به زندگیشان میآید و با وجودش او را از باتلاق غم نجات میدهد. این فرد به قول معروف منتظر شاهزاده سوار بر اسبی است که بیاید و او را به زندگی رویاییاش ببرد. این باور غلط ناشی از عزت نفس پایین افراد است. چرا که فردی که خوشبختی زندگیاش را وابسته به بودن فرد دیگری بداند و خودش برای شادی و سعادت زندگیاش تلاشی نکند، نباید انتظار هیچ نجات دهندهای را داشته باشد.
وجود چنین چشم اندازی در یک فرد باعث میشود به این رؤیا پایبند باشد و توقعاش را از شریک احساسی خود بالا ببرد.
البته که چنین چیزی محقق نمیشود. حتی اگر این شریک احساسی با تمام استانداردها و توقعات فرد سازگار باشد، این احتمال وجود دارد که فرد، تلاشهای او را زیر سؤال ببرید و درنهایت، رابطه عاطفی خود را خراب کند.
-فردی که عزت نفس کافی و سالمی ندارد، خود را دوست داشتنی نمیبیند و همین امر باعث میشود که تصور کند هیچچیزی، آسان یا بهصورت طبیعی و دلخواه برایش اتفاق نمیافتد.
بدین صورت هرموقعیت خوبی که برایش پیش میآید را نادیده میگیرد. شاید به این دلیل که خود را لایق یک رابطه درست نمیبیند و دائم در تلاش است تا یک رابطه را شروع کند. متاسفانه خودکم بینی در فرد باعث میشود او به یک فرد وسواسی و ترحمطلب تبدیل شود که همین امر میتواند تواناییاش برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرد.
– اگر شریک زندگی تان بر همه جنبه های زندگی شما تسلط دارد و در همه چیز دخالت می کند و حریم شخصی را رعایت نمی کند این طبیعی است که به مرور زمان اعتماد به نفس تان را از دست بدهید افراد پرخاشگر و خودخواه همیشه طوری رفتار می کنند که همه چیز را در اختیار و اراده خود داشته باشند.
تنش و درگیری در رابطه ها تا اندازه ای طبیعی است. گاهی ممکن است یک نفر مسئول یک تنش یا اختلافی باشد اما اگر همواره احساس می کنید متهم هستید، همه تقصیر و خطا در هر موقعیتی به گردن شما می افتد این مساله به شدت در خودباوری شما تأثیر دارد. وقتی همیشه مقصر شناخته شده اید احتمال اینکه دفعه های بعد نیز خود را مقصر بدانید بسیار زیاد است.
– حساسیت بیشازحد یکی از دردناکترین جنبههای عزت نفس پایین است. این افراد از انتقاد سریع عصبانی میشوند یا با هر حرف مستقیمی احساس نابودی میکنند. همین امر باعث میشود در مقابل هر انتقادی جبهه گیری کنند و احساس ضعفی که دارند منجر میشود هیچ موقع خود را کامل نبینند و در این راستا کوشش نکنند.
– افرادی که بارها شاهد خیانت بودهاند یا در روابطی ماندهاند که بارها شخصیت و انسانیتشان خرد شده است، از عزت نفس پایینی برخوردار هستند.
اگر رابطه فرد کاملا امن و قابلاعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد میشود و شاید از آن فرار کند. احتمالا این افراد عادت کردهاند که برای اصلاح رابطه ناامن خود تلاش کنند، به همین دلیل است که تنها بهسمت چنین روابطی جذب میشوند.