قاتلی که دندان مصنوعیاش را در محل جنایت جا گذاشت
قاتلی که دندان مصنوعیاش را در محل جنایت جا گذاشت
قاتلی که دندان مصنوعیاش را در محل جنایت جا گذاشت
مرد میانسال که در بلندترین شب سال دوست صمیمی اش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، صبح دیروز در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده چند روز پس از یلدای سال ۹۶ و همزمان با کشف جسد مردی بهنام ناصر در خانهاش، آغاز شد. مأموران دایره قتل پس از بررسیهای اولیه دریافتند که مقتول دو سال پیش از همسرش جدا شده و به تنهایی زندگی میکرده است. کارآگاهان در بررسی صحنه جرم یک دست دندان مصنوعی پیدا کردند و همین سرنخ آنها را به محسن دوست صمیمی مقتول رساند و موجب بازداشت او شد.
مظنون پرونده پس از بازجویی اولیه به قتل اعتراف کرد و درباره جزئیات شب حادثه گفت: شب یلدا با ناصر به محلی رفتیم و مواد مخدر زیادی مصرف کردیم. پس از آن به خانه ناصر رفتیم. چند ساعتی باهم بودیم و پس از خوردن شام خوابیدیم. حدود ساعت چهار صبح بود که از خواب پریدم و بدون اینکه بدانم چه کاری قرار است انجام دهم به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و به سراغ ناصر رفتم.
در همین هنگام او به یکباره از خواب پرید و من هم ناخودآگاه چاقو را به سینه او زدم و بعد هم کیسه پلاستیکی روی سرش کشیدم و خفهاش کردم. دو ساعت بالای سرش قدم زدم و بعد هم با پای برهنه از خانه خارج شدم و به سرکارم رفتم. ۲ – ۳ ساعت بعد تازه فهمیدم که دندان مصنوعیام را در منزل ناصر جا گذاشتهام. پس از اعترافهای صریح متهم پرونده او صبح دیروز برای دومین بار در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
در ابتدای جلسه دادگاه فرزندان مقتول و مادرش در جایگاه ایستادند و عنوان کردند که ما در جلسه قبلی خواهان دیه بودیم، اما حالا که متوجه شدهایم متهم توانایی پرداخت دیه را ندارد خواستار قصاصاش هستیم. در ادامه همسر سابق مقتول هم در جایگاه قرار گرفت و مدعی شد: با مادر شوهرم رابطه خوبی دارم حتی بعد از جدایی از همسرم با او زندگی میکنم.
شوهر سابقم از وقتی غرق اعتیاد شد دیگر نتوانست زندگی را اداره کند و مدام به خاطر اعتیادش من و فرزندانم را آزار میداد و در نهایت هم از سوی دوستان نابابش به قتل رسید. در ادامه جلسه دادگاه متهم در دفاع از خود گفت: من هیچ انگیزهای برای کشتن ناصر نداشتم به خاطر مصرف مواد مخدر حالت عادی نداشتم و توهم باعث شده بود تا ندانم که آن شب چه کاری انجام میدهم.
من جنایتی که مرتکب شدهام را قبول دارم، اما توانایی مالی برای پرداخت دیه ندارم و خودم را مستحق مرگ میدانم. در پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.