زندگی پردردسر در منطقه دورافتاده آمریکایی وسط خاک کانادا!
زندگی پردردسر در منطقه دورافتاده آمریکایی وسط خاک کانادا!
زندگی پردردسر در منطقه دورافتاده آمریکایی وسط خاک کانادا!
جنت مکاتی هنوز بخاطر دارد وقتی شوهرش پیشنهاد کرد به منطقه نورتوست انگل ( یکی از دورافتادهترین مناطق آمریکا) نقل مکان کنند، چقدر وحشت کرده بود. او به هیچ وجه نمیخواست در جایی زندگی کند که فقط برای رفتن پیش دکتر مجبور باشد دو بار از مرز عبور کند.
بیست سال بعد، او از روی صندلی چوبی مغازهای بلند میشود که خودش و شوهرش در این جامعه دورفتاده ساختهاند. اما مدتهاست که زندگی کردن در اینجا را دوست دارد. او با لبخندی میگوید: «خوشحالم اینجا آمدیم. البته اول که آمدیم، اصلا چنین حرفی نمیزدم.»
مغازه مکاتی در این سرزمین از نظر جغرافیایی عجیب مثل یک ناجی است؛ این منطقه چیزی حدود 300 کیلومتر مساحت دارد و روی نقشه طوری به نظر میرسد که انگار ایالات متحده انگشت شصتش را داخل شکم کانادا فرو کرده باشد. مغازه آنها پر از ابزار مورد نیاز مثل ظرفهای چوبی و وسایل خانه و همچنین مواد غذایی اولیه مثل شیر است. مغازه باید برای افراد منطقه همه چیز باشد چون نزدیکترین مغازههای بعدی از هر جهت، 100 کیلومتر دورتر است.
در این منطقه که محلیها مختصرا آن را انگِل میخوانند، وقتی شما بسته تخممرغ خود را جا بگذارید دیگر برنمیگردید تا آن را بردارید. فراموشش میکنید. حدود 120 نفری که در این جامعه کوچک زندگی میکنند جز چند جای ثابت از جمله یک رستوران، یک کلیسا و یک دفتر پست کوچک چیز دیگری ندارند.
تنها ارتباط نورتوست انگل با سرزمینهای اطراف از طریق مرز غربی آن با منیتوبا است. از سمت شمال و شرق، مرزهایی با انتاریو قرار دارد. این منطقه قانونا بخشی از مینه سوتا است، اما با توجه به اینکه دریاچه وودز را در جنوب خود دارد، هیچ ارتباط زمینی با بقیه این ایالت آمریکا ندارد.
اخیرا درخواستی در یکی از وبسایتهای دولتی ایالات متحده به ثبت رسید که میخواست این قسمت از مینه سوتا به کانادا واگذار شود. این درخواست باعث شد دوباره توجه خیلیها به این گوشه دورافتاده معطوف شود که به نظر میرسد شهروندانش در آن با وضعیت زندگیشان مشکلی نداشته باشند.
روی نقشه، موجودیت نورتوست انگل با عقل جور در نمیآید اما دلیلش این است که موجودیت خود به عنوان بخشی از ایالات متحده را مدیون چند اشتباه و تلاش عجیب برای شکلدهی به مرز آمریکا و کانادا در روزهای اولیه شکلگیری ایالات متحده است. این منطقه ابتدا اینطور به وجود آمد که در سده 1700 در حین نقشهکشی منبع رودخانه میسیسیپی اشتباه شناسایی شد. در اوایل قرن نوزدهم تلاشهایی صورت گرفت تا این اشتباه تصحیح شود. با این حال نتیجه نهایی آن این شد که یک تکه از سرزمینهای منطقه که حالا به عنوان نورستوست انگل شناخته میشود، بریده شد.
ساکنان از توجهی که این مسئله معطوف منطقه میکند ناراضی نیستند. در معرض توجه قرار گرفتن آنها میتواند منجر به جذب توریست و کسبوکار جدید بشود. اما سر زدن به این منطقه که به عنوان «ناودان مینسوتا» شناخته میشود بسیار سخت است. از طریق زمین، بازدیدکنندگان باید از جادههای ناهمواری از جنوب مانیتوبا عبور کنند.
آنها حتی با یک دیوار یا یک مامور مرزبانی مواجه نخواهند شد. به جای آن، یک اتاق کوچک با سکویی پیدا میکنند که رویش یک آیپد قرار داده شده که در آبوهوای یخزده کار نمیکند. بازدیدکنندگان اینجا ورود خود به ایالات متحده را ثبت میکنند. تنها راه جایگزین هم این است که با مسئولان مرزی تماس بگیرند یا از یک اپلیکیشن موبایلی استفاده کنند که البته با توجه به اینکه آنتندهی منطقه خوب نیست، هیچ یک از دو هم راه خوبی به نظر نمیرسد.
در اواخر دهه 1990، شرایط زندگی با توجه به عبور مکرر از مرز کانادا برای کسبوکار تا حدی پیچیده شده بود که ساکنان منطقه به فکر ایده ملحق شدن به کانادا افتادند. وقتی انتاریو به آنها گفت ماهیگیری در آبهای کانادا تنها در صورتی برای آنها میسر خواهد بود که شب را در محلهای اقامت کانادایی بگذرانند، آنها تهدید به جدایی از ایالات متحده کردند.
به این منظور، آنها کاری کردند در نهایت نماینده مینسوتا در کنگره یعنی کالین پیترسون پیشنهاد اضافه شدن متممی به قانون اساسی را بدهد که به شهروندان منطقه اجازه کانادایی شدن میدهد. این متمم هرگز تصویب نشد.
اما نانسی و بیل ماگون که دوران بازنشستگی خود را در نورتوست انگل سپری میکنند، میگویند بهترین چیز درباره این گوشه از مناطق روستایی ایالات متحده این است که عملا هر کسی که آنجا زندگی میکند واقعا دوست دارد آنجا باشد.
او و همسرش هفتهای دو تا سه بار مهمانی شام برگزار میکنند و همسایهشان را دعوت میکنند. بیل میگوید: «چنین اتفاقی هرگز در نیویورک نمیافتد.»