ریحانه پارسا: گفتند شانس بیاور که فقط بگذاریم زندگی کنی!
ریحانه پارسا: گفتند شانس بیاور که فقط بگذاریم زندگی کنی!
ریحانه پارسا: گفتند شانس بیاور که فقط بگذاریم زندگی کنی!
«ریحانه پارسا»، بازیگر سریال تلویزیونی روز ۱۲ آبان ۱۳۹۹ در ویدیویی که از خود منتشر کرد، روسری خود را از سر برداشت و خواست تا مخاطبان با تصویر واقعی او آشنا شوند.
او که مدتی پیش ایران را ترک کرده و اکنون ساکن ترکیه است، چند ساعت پس از پخش این ویدیو، در گفتوگوی ویدیویی دیگری با «مسیح علینژاد»، فعال حقوق بشر حاضر شد تا به گفته خودش به ابهامات پاسخ دهد.
این بازیگر ۲۲ ساله در این گفتوگو بیان میکند که اعلام ازدواجش با «مهدی کوشکی»، دیگر بازیگر سینما فقط برای فرار از فشارهای امنیتی و نگاه نامناسب همکارانش بوده است.او میگوید آنها مدتی در شرایط «ازدواج سپید» بودهاند.ریحانه پارسا در جایی از حرفهایش میگوید: «به ماموران گفتم من با شما کاری ندارم و فقط به من اجازه بدهید که کاری که عاشقش هستم را انجام دهم. اما آنها گفتند کارکنی؟ تو شانس بیاور که ما فقط بگذاریم تو زندگی کنی!»
ریحانه پارسا همچنین در این گفتوگو ادعا میکند بسیاری از زنان سینما و تلویزیون از سوی ماموران امنیتی «مدیریت» میشوند.
پیش از او، بازیگران دیگری نیز با خروج از ایران، حجاب خود را برداشته و یا از فشارهای امنیتی و محیط نامناسب کاری سینما و تلویزیون در ایران گفتهاند؛ بازیگرانی مانند «صدف طاهریان»، «روناک یونسی»، «مینا لاکانی»، «چکامه چمن ماه»، «ساناز طاری»، «شقایق نوروزی» و «سارا باهنر».
عدم اجازه عرفی و قانونی برای زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی و فشارهای نیروهای امنیتی در حوزه سینما، تلویزیون و تئاتر از متن تا اجرا، کارگردانی و انتخاب بازیگران و تهیهکننده دههها است که پیکره هنر ایران را رنج میدهد.
ریحانه پارسا وقتی در یک کافه مشغول به کار بود، برای بازی در سریالی تلویزیونی «به نام پدر» دعوت به کار شد و همین تجربه، معروفیت او را به دنبال داشت. اما پس از پخش این سریال، وقتی عکسهایی متفاوت از خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد، سیلی از نقدها به سمت او سرازیر شد؛ از کامنتهای بیرحمانه بسیاری از مخاطبانش تا احضارهای پیدرپی به نهادهای امنیتی و تشکیل پروندههای گوناگون برایش در دادسرای فرهنگ و رسانه. کار حتی به آنجا کشید که ریحانه پارسا برای ویدیویی یک دقیقهای که از حرکتهای صورتش در نشستی مطبوعاتی ساخته بودند، به دادسرا احضار شد و مورد شماتت و بازجوهاییهای مداوم ماموران امنیتی قرار گرفت و در نهایت هم با حکم یک سال حبس به اتهام «جریحهدار کردن عفت عمومی» مواجه شد؛ ویدیویی که اصلا این بازیگر دستی در آن نداشت و توسط یک شهروند از برخی رفتارهای عادی او با دوستانش گلچین شده بود. اما حکومتیها آن را «حرکات اروتیک» تعبیر کرده بودند.
او بعد ناگهان اعلام کرد که با مهدی کوشکی، بازیگر تئاتر و سینما ازدواج کرده است؛ ازدواجی که ریحانه پارسا حالا در گفتوگوی اینستاگرامی خود با مسیح علینژاد میگوید که هیچگاه به واقعیت نپیوسته و در واقع ازدواج سفید بوده است.به گفته خودش، او این تصمیم را گرفته بود تا حاشیه امنی در برابر اذیت و آزارهای امنیتیها و نگاه منتقدانه برخی از همکارانش برای خودش بسازد که البته این نیز بسیار کوتاهمدت بود و در پایان به تصمیمی دیگر مبنی بر خروجش از کشور منتهی شد.
ریحانه به مسیح علینژاد میگوید: «من در خانوادهای به شدت مذهبی و سنتی به دنیا آمدم اما از وقتی که خودم را شناختم، متوجه شدم آدمی نیستم که به این سبک از زندگی عادت کنم. من با قوانین و اعتقادات اطرافم مشکل داشتم و حالا هم کشف حجابم بهانهای است تا پشیمانی خودم را بابت حضور در سریال حکومتی اعلام کنم. چون نیازهای عادی و دلخواه من را از من گرفته بودند، تحت کنترلهای عجیب بودم و این کابوسها هر لحظه و هرشب همراه من بودند. حالا اما تازه صدای خودم را میشنوم و حس میکنم که سبک شدهام.»
این هنرمند جوان تاکید میکند که هیچگاه تفکرات حکومتی نداشته و در صفحه اینستاگرام قبلی خود نیز مسیح علینژاد را دنبال میکرده و کمپین «چهارشنبههای سفید» برایش بسیار جذاب بوده است: «قبل از این که معروف شوم، پستهای کمپین چهارشنبههای سفید را به اشتراک میگذاشتم چون دوست داشتم حقطلب باشم. یکبار که حوالی ساعت ۱۰ شب از مترو خارج شدم و شالم روی سرم نبود، دو خانم چادری به سمتم آمدند و با فریاد گفتند که روسریات را سرت کن! ناچار به پذیرش دستورشان شدم اما گوشهای ایستادم و با خودم گفتم کی قرار است روزی برسد که هرکس، هرطور که دلش میخواهد زندگی کند و با هر تیپی که دوست دارد، بیرون برود؟ شبها و روزهایی را سپری کردم که هنوز جرات ندارم جزییاتش را با نزدیکترین آدمهای اطرافم هم در میان بگذارم. به ماموران گفتم من با شما کاری ندارم و فقط به من اجازه بدهید که کاری که عاشقش هستم را انجام دهم. اما آنها گفتند کارکنی؟ تو شانس بیاور که ما فقط بگذاریم تو زندگی کنی!»
ریحانه پارسا در ادامه و در جواب به سوال مسیح علینژاد که درباره توییتهای بحثبرانگیزش درباره قانون «حق طلاق» بود، توضیح داد که از اسفند ۱۳۹۸ با مهدی کوشکی دوست بوده اما هیچگاه با او عقد و ازدواج نکرده و مجبور بوده است برای رابطهای که داشتهاند، یک برچسب قانونی انتخاب کند. زیرا پس از انتشار عکسهای دونفره خود در فضای مجازی، باز از نهادهای امنیتی با او تماس گرفته و از آنها توضیح خواسته بودند که ماجرای رابطه و ازدواج سفیدشان چیست! آنها هم پس از دروغی که درباره ازدواج قانونی خود گفته، دیگر تحت کنترل نهادهای امنیتی قرار گرفته بودند.
ریحانه پارسا اولین هنرمندی نیست که تحت سیطره نهادهای امنیتی در ایران قرار گرفته است و احتمالا آخرین نفر هم نخواهد بود: «من میخواهم در جهان تنهایی خودم و در آرامش زندگی کنم و قضاوت مردم هم برایم اهمیتی ندارد. همین حالا زنهای زیادی در سینما و تلویزیون هستند که توسط امنیتیها مدیریت میشوند زیرا اگر با فلان تهیهکننده حکومتی کار کنند، دیگر شش صبح با آنها تماس نمیگیرند و احضار نمیشوند و شنود تلفنی در کار نخواهد بود. چون نتوانستند من را هم در کتگوری دلخواهشان قرار دهند، پس تبدیل به آدم بد برایشان شدم.»
او میگوید دیگر حاضر نیست که به آن فضا و جو امنیتی سینمای ایران بازگردد.