رواج سرقت سازمان یافته بسته های گوشت از سوپرمارکتهای وینیپگ
رواج سرقت سازمان یافته بسته های گوشت از سوپرمارکتهای وینیپگ
رواج سرقت سازمان یافته بسته های گوشت از سوپرمارکتهای وینیپگ
مونتر زید از یکی از کارمندان خود در یکی از مغازههایش در وینیپگ میخواهد چیزی را برایش بیاورد که بالای یک فریزر قدیمی کنار دفترش پنهان کرده است. یک دقیقه بعد مرد جوان با یک چوب بیسبال آهنی برمیگردد.
زید میگوید: «اسلحه همراه ما. اجازه نمیدهم که مغازه و کارمندان من تهدید بشوند و سرمایه شان را از دست بدهند. من یک شرکت چند میلیون دلاری نیستم که بتوانم این چیزها را تحمل کنم».
مشکل کجاست؟ تعداد ظاهرا رو به رشد سرقتهای آشکاری که گوشت و همچنین پنیر را در پنج لوکیشن او مورد هدف قرار دادهاند. در بعضی از مغازههای او کارمندان روزانه تا هشت تلاش برای سرقت گوشت را خنثی میکنند. او تنها هم نیست چون مغازههای سراسر وینیپگ دارند با خرده سارقانی که خنککنندههای گوشت را هدف قرار میدهند و دار و دستههای سازمانیافتهای که تاکتیکهای حواس پرت کردن و خودرو برای فرار دارند مقابله میکنند. در بهاری که گذشت یک نفر دیوار یک مغازه قصابی را سوراخ کرد نه برای اینکه وارد یک گاوصندوق بشود بلکه برای اینکه کانتر سوسیسها را خالی کند.
اما گوشت به سرقت رفته توسط افرادی که آن را میدزدند خورده نمیشود. خیلی از آن سر از بازار سیاه در میآورد که یا به کسبوکارهای محلی یا به صورت آنلاین فروخته میشود.
جرایم املاک در وینیپگ رو به رشد است. با استناد به دادههای پلیس، سرقتهای زیر 5 هزار دلار در سال 2018 افزایشی معادل با 28 درصد نسبت به میانگین پنج ساله داشت و این افزایش در سال قبل از آن هم 22 درصد بود. مخصوصا سرقت از مغازهها افزایش پیدا کرده و وینیپگ در سال گذشته شاهد جهش 77 درصدی میزان سرقتهای زیر 5 هزار دلار از مغازهها بود.
فرنک کورمیه رییس بخش جامعهشناسی و جرمشناسی دانشگاه مانیتوبا است و با وجود اینکه این مشکل را به خصوص مطالعه نکرده، فکر میکند توضیح آن میتواند ساده باشد.
او میگوید: «دورههایی هستند که بعضی انواع رفتارها میتوانند رایج بشوند. چه اینها رفتارهای موثق و چه تفریحی یا جنایی باشند، این امکان وجود دارد. یک نفر میشنود که این کار دارد انجام میشود و فکر میکند میتواند راه آسانی برای چند دلار پول درآوردن باشد.»
تعدادی از مغازههای وینیپگ دارند محصولات گران قیمت خود را پشت کانترها قرار میدهند، گاردهای امنیتی استخدام میکنند و تنظیمات مغازه را تغییر میدهند. ترور هیوستون مدیر یک مغازه میگوید فروشگاه او دیگر بستههای کوچک و قابل پنهانسازی گوشت ندارد و شنبهها دو ساعت زودتر میبندد تا از ساعتی که سرقتهای بیشتری در آن رخ میدهد اجتناب کند. کارمندان او هم برای پاییدن رفتارهای مشکوک تعلیم دیدهاند که البته خودش چالشبرانگیز است چون هیچ روال مخصوصی برای سرقت گوشت وجود ندارد.
سارقان معمولا افرادی هستند که نیاز به پول نقد سریع دارند و میتوانند محصولی را که به سرقت بردهاند معمولا به قیمت نصف ثبت شده روی بسته به فروش برسانند. دلیل این پدیده هر چیزی که باشد، کورمیه میگوید «نابرابری اقتصادی در کانادا را کاهش بدهید، قول میدهم سرقت گوشت هم کاهش پیدا میکند.»