دیدار ۲ خواهر بعد از ۱۳ سال دوری
۲ خواهر که ۱۳ سال از یکدیگر دور بودند، با تلاش و تحقیقات تیم جنایی پایتخت به هم رسیدند.
مدتی قبل زنی که ساکن مشهد بود خود را به تهران رساند و به دادسرای جنایی تهران رفت تا گزارش ناپدیدشدن خواهرش را اعلام کند. وی به بازپرس جنایی تهران گفت: ۱۳ سال میشود که از خواهرم مژگان بیخبر هستم و نمیدانم اصلا زنده است یا نه.
وی ادامه داد: ما ساکن مشهد هستیم و سالها قبل پسری به خواستگاری خواهرم آمد و آنها پس از ازدواج راهی تهران شدند. شوهرش اصرار داشت که در تهران زندگی کنند و بعد از ازدواج چندبار با خواهرم تماس داشته و ارتباطمان قطع نشده بود. اما شوهرش رابطه خوبی با ما نداشت و اجازه نمیداد مژگان به ما زنگ بزند و با ما رفتوآمدی داشته باشد. از سوی دیگر شنیده بودم که خواهرم با شوهرش اختلافات شدیدی دارد. برخی از آشنایان دور میگفتند که شوهر خواهرم معتاد است.
بهتدریج خواهرم نیز برای حفظ آرامش زندگیاش رابطهاش را با ما کمتر کرد تا این که بهصورت ناگهانی ناپدید شد. خانه و زندگیاش را تغییر داده و حتی شماره تلفنهایش را هم عوض کرد. دیگر هیچ نشانی از او نداشتیم و حتی آشنایان هم از وضعیت مژگان بیخبر بودند. در آن زمان گزارش ناپدید شدنش را به پلیس اعلام کردیم و پیگیر هم شدیم اما نشانهای از او پیدا نکردیم. وی ادامه داد: در همه این سالها دریغ از یک خبر کوچک از خواهرم که دلگرمم کند. دلشوره عجیبی دارم و خیلی دلتنگ او هستم. میخواهم ببینم آیا زنده است یا نه؟ به همین دلیل دیگر طاقت نیاوردم و چون آخرین بار میدانستم با شوهرش در تهران زندگی میکند راهی پایتخت شدم تا گزارش مفقود شدن او را اعلام کنم. میخواهم ببینم سرنوشت خواهرم به کجا رسیده است ؟ چراکه نگرانم مبادا شوهرش بلایی سرش آورده باشد.
جستوجو
بهدنبال مطرح شدن اظهارات این زن و تشکیل پرونده درخصوص ناپدید شدن زن گمشده، جستوجو برای یافتن وی آغاز شد تا این که تلاش و جستوجوها نتیجه داد و مشخص شد که مژگان زن گمشده در شهرستان یزد زندگی میکند.
او به دادسرای جنایی تهران احضار شد و ۲ خواهر بعد از ۱۳ سال دوری به یکدیگر رسیدند. مژگان درخصوص این که چرا ۱۳سال سراغی از خواهرش نگرفته، گفت: بعد از ازدواج، با شوهرم بهشدت اختلاف داشتم. او اجازه ملاقات و ارتباط با خانوادهام را نمیداد چون با خانوادهام اختلاف و درگیری داشت. من هم برای این که در زندگی تنش و درگیری نداشته باشم ارتباطم را با خانوادهام قطع کردم. در همه این سالها از آنها بیخبر بودم تا این که متوجه شدم خواهرم در جستوجوی یافتن نشانی از من است. حالا خوشحالم که بعد از گذشت این همه سال خواهرم را ملاقات کردهام.
به این ترتیب با مشخصشدن سرنوشت زن گمشده، این پرونده نیز مختومه شد.